ابتدا از پیروزی های جبهه اصلاحات سخن می گوییم :
1- دوم خرداد 76 پیروزی بزرگی برای خاتمی محسوب شد که در واقع پیروز اصلی در میدان انتخابات مردم اند که خاتمی آن را به نفع خود مصادره کرد .
2- خاتمی به عنوان سوگلی اصلاحات در ایران از محبوبیت خاصی در بین مردم در طول دوران ریاست جمهوری خود برخوردار بود .
3- ابداع گفتمان اصلاحات و شعار هایی از این قبیل جزء افتخارات جبهه اصلاحات است .
اصلاحات در مسیر زوال :
1- شکست دوم خردادی ها در شوراهای سال 85و مجلس هفتم .
2- ورود هاشمی پدر اصلاحات به صحنه نهمین دوره ریاست جمهوری با حمایت خاتمی و عدم موفقیت ایشان در این دوره .
3- ورود خاتمی به عرصه انتخابات دهم ریاست جمهوری و سر دادن شعار (( یا من یا میرحسین )) و سپس خروج از انتخابات در همان ابتدای کار و واگذاری آن به مهندس موسوی .
4- حمایت از مهندس موسوی توسط جبهه اصلاحات ، که گر چه در یک نگاه شکست محسوب نمی شود ولی در اصل شکستی بزرگ است ...
5- خاتمی در مجمع روحانیون مبارز اعلام کرد که مشکل من برای پیروزی در انتخابات دهم مسئله رأی است ... و من شرایط رأی آوردن را ندارم .
6- شکست جبهه اطلاحات در انتخابات دهم ریاست جمهوری بر خلاف تصور وهم آمیز خودشان .
7- شکست انقلاب مخملی در چندین مرحله ، که توسط جبهه اصلاحات و با نام جنبش سبز در ایران شکل گرفت ، که بزرگترین شکست آنان بود .
8- در جلسه ای که اخیراً با حضور چهره های اصلاح طلب تشکیل شده است خاتمی عنوان کرده که ( در جریان تخریب ها و آشوب ها ،آشوبگران اقداامت خیلی بدی انجام دادند که قابل توجیه و دفاع نیست ) و از برخی از مواضع موسوی اعلام برائت نموده است و همچنین گفته است : ( موسوی نباید آشوبگران روز عاشورا را مردمی خداجو معرفی می کرد ) که مورد اعتراض موسوی قرار گرفته است .
از سخنانی در بالا آمد و با توجه به اینکه خاتمی به هیچ عنوان از کلمه جنبش سبز استفاده ننموده و فقط اصلاحات را مد نظر قرار می دهد برداشت می شود :
1- رهبران این جنبش در پس پرده با هم مشکل دارند و در بازی ناخواسته ای قرار گرفته اند که راه پایان دادن به آن را هم بلد نیستند .
2- جنبش سبز اموی به کلی شکست خورده و این را خود مسئولین این پدیده ناشناخته نیز می دانند .
3- عقب نشینی خاتمی از این جریان بسیار جای تأمل دارد .
4- رهبران جنبش سبز باید راه خود را از آشوبگران و فتنه انگیزان جدا نمایند .