محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: |
بسم الله الرحمن الرحیم
مِنَ الْمُؤْمِنینَ رِجالٌ صَدَقُوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضى نَحْبَهُ وَ مِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبْدیلاً
از مومنان مردانی راست گفتند در عهدی که با خدا بستند؛ پس برخی از آنها نذرش را به سرانجام رساند و برخی از آنها انتظار میکشد، و به هیچ روی [پیمان خود را] دگرگون نساختند.
متاسفانه چندی پیش شاهد اهانت برخی بی بصیرتان روزگار به چفیه، نماد شهدا بوده ایم، و تا عذرخواهی از سوی آنان از پای نخواهیم نشست.
چرا چفیه؟ مگر چه داغی بر دل آنها نهاده؟
چفیه همدرد شانه های رهبری ست ، آنان که دل به جیفه های دنیا بستند چفیه ها را فراموش کردند، چفیه که لایق هر شانه ای نیست، چون جانماز رزمندگان بوده، چون سفره ی بسیجیان اروند بوده، چون پرستار سرفه های شیمیایی ها بوده، هم بوی خاک میدهد هم افلاک ، ، چفیه شاهد تشهد و سلام شهدا بوده، مرحم زخم پهلوی زخمی شهدا و جانبازان در ارتفاعات الله اکبر بوده، بله چفیه لایق هر شانه ای نیست چون نشان از شانه های شهدا دارد، لایق هر شانه ای نیست چون بر شانه های استوار و نستوه رهبرم سید علی ماوا دارد ، عده ای چفیه را فراموش کردند چون بوی خاک میدهد و بوی خاک آنها را که گرفتار دنیا شدند اذیت می کند ، چفیه می ماند با ولایت تا شهادت، چفیه را ولایتمداران بر دوش می کشند ، چفیه را با افتخار رزمندگان به دوش می گذارند، چفیه افتخار میخواهد، لیاقت می خواهد ، هر کسی لایق چفیه نیست، چفیه بر دوش انداختن بصیرت می خواهد هر کسی که بصیر نیست ، چفیه بر دوش گرفتن شجاعت می خواهد هر کسی که شجاع نیست ، ما مردم بصیر و ولایتمدار شهرستان فسا با تقدیم ۱۱۰۰ شهید والامقام و گلگون کفن به اسلام و انقلاب می دانیم که چفیه زینت دوش با بصیرتان است ، نماد شهداست، نماد ایثار و مقاومت است ، نماد رزمندگی ست چفیه بوی شهدا میدهد ، و عمل اهانت برخی بی بصیرتان را به چفیه ی شهدا در مراسم شهدا را شدیدا محکوم می کنیم
از طرف مردم ولایتمدار شهرستان ۱۱۰۰ شهید ولایتمدار فسا
همشاگردی سلام
بالا خره مناسبتی شد که به این بهانه و به یاد گذشته ها دست به قلم ببرم و برایت نامه ای به یاد آن دوران خوب بنویسم
همشاگردی یادت می آید با هم به مدرسه می رفتیم؟ یادت می آید با هم پشت یک نیمکت می نشستیم ؟
باید به خاطر داشته باشی که اگر یکی از ما در کلاس شیطنت می کرد همه با هم خط کش می خوردیم ...
زمستان ها و تابستان های آن دوران را با هم گذراندیم ولی یک پاییز را هیچ وقت از خاطر نمی برم ... سال 57 بود آن روز اصلاح طلب و اصولگرا معنا نداشت ، همه به دنبال یک اصول و هدف بودیم ، در آن پاییز یادت است در دانشگاه تهران همه جمع بودیم؟ همه آمده بودند ، حتی مردم هم بودند ولی بیشتر همکلاسی های ما آمده بودند ، به یاد داری 56 نفر از همکلاسی هایمان به دست نیروهای گارد شاهنشاهی در همان دانشگاه شهید شدند ما جنازه های رفقا را بلند کردیم باز هم همه باهم همشاگردی هایمان را دفن کردیم و حتی سه روز بعد یک بیانیه نوشتیم و همه با هم پای بیانیه را امضا کردیم و خودمان این روز را به نام 13 آبان روز دانش آموز نامگذاری کردیم ، همه با هم رژیم منحوس شاهنشاهی را سرنگون کردیم ، حالا بعد از حدود چهل سال می گذرد برخی که همان سال ها هم ما را همشاگردی خودشان نمی دانستند و همیشه تافته ی جدا بافته بودند ، قصد تطهیر شاه را دارند ، تو که خودت با چشمان خودت دیدی ، تو که خودت با دستان خودت جنازه ی همشاگردی ها را بلند کردی ، به آنها بگو ، بعضی از این ها که این حرف ها را می زنند آن روز ها نبودند ولی تاریخ که بود ، ما که هنوز هستیم ، بالاخره شاه را با هم بیرون کردیم و خوب به یاد دارم که لانه ی جاسوسی دشمن را هم با هم خراب کردیم ، همه ی دوستان مان بودند هیچ کس بر دیگری ترجیهی نداشت هیچ کداممان دنبال پست و مقام و ریاست نبودیم ، بت بزرگ آمریکا که برای خیلی ها شکست ناپذیر بود را با هم شکستیم و از کشور بیرونش کردیم ، من و تو !!! حالا چه شده که عده ای از ما را مقام و دنیا گرفته ؟ چه کسی می تواند باور کند من در یک صف ایستادم و تو جدا؟ بیا گلایه ها را رها کنیم بیا باز هم مثل گذشته ها دست در دست هم یک حماسه ی بزرگ رقم بزنیم و مثل همان سال ها پشت سر رهبری قدم برداریم ، گفتم رهبری ، اشک در چشمانم حلقه زده ، کاغذ را درست نمی بینم ، امام را که دیگر به یاد داری ، امام خمینی که دیدارش برای ابد به دلم ماند، آخ چقدر دلتنگ امامم ، دلم می خواست یک بار او را از نزدیک ببینم ، ولی توفیق رفیق من نبود ، اما خلف صالحش هست ، دیگر نمی گذارم حسرت به دل بمانم ، گوشم به فرمان ولی امرم است ، الحمدلله که دیدارش حاصل شد ، یادت است در دیدار رهبری تو هم بودی ، من هم بودم ، من این راهپیمایی را بیعت با رهبری می دانم و مطمئنم تو هم می آیی مثل همیشه که پشت در پشت هم بودیم ...
چه دنیای عجیبیست که پروردگار عالم با قربانی کردن عزیز ترین بندگانش حجت را بر بشر تمام می کند . در دنیایی که کفتارهای اسرائیلی و امریکایی برای پوشاندن جنایات خود و رهایی از دستان قدرتمند اسلام ناب محمدی (ص) به کمک موش های صحرایی آل سقوط به پرورش تفکر ملحدانه ی وهابیت می پردازد و تا آنجا که می تواند این تفکر را به همراه دلارهای کثیفشان حمایت کند تا جرثومه های فساد شان را به جان بشریت بیندازد و اینجا چه می ماند از بشریت بجز قتل و غارت و وحشت از دینی که قرار بود بشریت را کامل کند؟ کشوری که یک بار انقلاب کرد درون صحرای خشک معجزه ی خدا را دید که حتی شن های صحرا هم سربازان خدایند و قدم به قدم خدا را مناظره کرد به دنبال پول و مقام و فساد افتاد و چیزی دیگر از این اسلام بجز خیانت ، مال پرستی ، شکم پرستی و وحشت نماند و اینبار دوباره همان پروردگار باید قربانی کند و چه زیبا که دوباره تابلوی عاشورا را ترسیم کند چون به عاشورا می بالد و ما یاد گرفتیم که خون بر شمشیر پیروز است و دوباره ماجرای صدر اسلام را در یک قاب تعریف می کند . فرزندان نامشروع آمریکا و اسرائیل و عربستان حالا می خواهند فیلم بسازند و ماهر تین فیلم بردارها و کارگردانان را و بهترین دوربین ها را آورده اند ، همه چیز آماده است که تنها نامی که از شیعه ی علی مانده را سر ببرند و زانو زدنشان را به تمسخر بنشینند ، جوانی لاغر اندام که زخمی در بازو و پهلو دارد ، چه مورد جالبی!! کوله اش را روی زخم گذاشتند و بیسیمش را روی دوشش تا بگویند دوستانش نیامدند و زردی رویش از ترس است ، اما غافل از اینکه خداوند دنبال کار دیگریست و هرکس را بخواهد عزیز می کند و بر تخت می نشاند . دوباره خیمه ،دوباره خنجر،دوباره خولی ،دوباره خنجر ،دوباره خنجر، دوباره آتش و دود ، دو باره پهلوی زخمی ، دو باره زینب ، دوباره سینه ، دوباره لب تشنه ، دوباره سر بریده ، دوباره مسیر اسرای شام ،دوباره ارباً اربا ، دوباره چشمان عباس(ع) ، پروردگار اینبار با بدن نحیف این جوان روضه خواند ، روضه ی اسلام ، روضه ی بشریت ، روضه ی یک نفر تنها ، روضه ی شرافت و و ایمان و حجاب برباد رفته مان ، چه جالب است که حتی زخم هم اجازه نداشت که صورتش را زرد کند . حالا درست می فهمم که چرا شمر لرزید ، چرا که پاسدار دست بسته ی تربیت شده در مکتب حسین(ع) چگونه می تواند این قدر مقتدر بایستد و چهره ی مردانه ی مرد شیعه مسلمان و شیر بیشه ی اسلام را بدین زیبایی ترسیم کند، اما قاتل که آزاد است و خنجر بدست دارد اینگونه وحشت زده باشد، همه چیز کنار هم ترسیم شده تا جمله ی پایانی وصیت شهید در گدش فلک زمزمه شود که :
راه فقط راه علیست رهبر فقط سید علیست
و آنگاه تنها یک چیز باقی می ماند :اللهم عجل لولیک الفرج
از طرف جمعی از رزمندگان مدافع حرم در پاسخ به بیانیه حاج اسفندیار نیکومنش پاسخی به دستمان رسیده که "فسایی" به رسم امانت آن را عیناً منتشر میکند:
بسم الله الرحمن الرحیم
سردار گرامی حاج اسفندیار نیکومنش
بیانیه سراسر توجیه حضرتعالی نسبت به اظهارات سخیف فرد هتاک به خانواده شهدای حرم، نه تنها دل همه دوستداران و خانواده های شهدای حرم را لرزاند، بلکه در کمال تعجب تمامی فعالیت های حضرتعالی به عنوان یک سردار مدافع حرم نیز زیر سوال برد. دفاعیات عجیب شما از این فرد معلوم الحال مجبورمان کرد تا نکات کوتاهی را خدمتتان یادآور شویم
۱. مذاکره با گروه های داخلی سوریه که فرمودید، از کجای سخنرانی توهین آمیز این فرد آورده شد. لطفا این سخنرانی را یک بار یا دوبار یا صد بار دیگر گوش دهید، ببینید در کجای این حرف ها از عبارت گروه های داخلی سوریه استفاده شده است؟
۲. بفرض غلط که این حرف را بپذیریم، منظورشان کدام گروه است؟ در توجیه عجولانه این هتاکی باید گفت که این فرد حتی نمی داند جناب ظریف و سایر دیپلمات ها نه یک دوره که چند دوره مذاکره کرده اند و نه فقط با مخالفان غیر مصلح که با گروه های مصلح نیز در حال گفت و گو هستند، و آنچه مانع رسیدن به توافق می شود، تمایل تروریست ها به حذف حکومت سوریه و ایجاد حکومت تروریستی داعش است.
۳. بفرض که جناب ظریف و تیم دیپلماسی کشور را با وجود ضعف بارزشان در گرفتن حق جمهوری اسلامی از توافق برجام، گروهی توانمند بدانیم، و معتقد باشیم که اگر نتوانست حق ایران را از برجام بگیرد، اما می تواند حق مردم سوریه را بگیرد، اما یک سوال مهم:
وقتی مدافعان حرم نباشند و داعش سوریه را اشغال کند، تیم مذاکره کننده اساسا می خواهد بر سر چه چیزی مذاکره کند. شما که اینقدر دلتان غش می رود برای دیپلماسی جنابان، حتما می دانید دست برتر ایران در برجام، وجود بیش از چهل میلیارد دلار سرمایه گذاری جمهوری اسلامی در صنعت هسته ای و سال ها تلاش دانشمندان هسته ای و خون چندین شهید بزرگوار بود، که حاصل همه این زحمات شد همان چیزی که رییس کل بانک مرکزی گفت: " تقریبا هیچ"
بفرمایید اگر قرار بود بقول این فرد هتاک به شهدای مدافع حرم، کسی برای پاسداری از جبهه مقاومت نرود، الان جناب ظریف با کدام سرمایه میخواستند پیراهن یقه دیپلماتشان را بر تن کنند و با لبخند همیشگیشان به دشمنان اسلام، در پای میز مذاکره حاضر شوند؟
۳. لطفا توهین این فرد را دوباره که نه صد باره گوش دهید. براستی آیا شما برای کشتن به سوریه رفته اید؟ یعنی هرکس برای دفاع از اسلام و حرم آل الله ایستادگی نمود، یک قاتل است؟ یعنی شهدای هشت سال دفاع مقدس را یک مشت قاتل میدانید؟ این فرد معلوم الحال نسبت به سیاست اعزام مدافعان حرم منتقد است. آیا شما هم مخالفید با دفاع از حرم اهل بیت؟ اگر مخالفید پس چرا خود حاضر میشوید در سوریه و برای دفاع از حرم عمه سادات جانبازی می کنید؟
سردار عزیز، از هر فرد دیگری انتظار برود، از شما انتظار نمی رود تا با توجیهات نامناسب دل خانواده مدافعان حرم را بیش از این برنجانید.
در پایان نکته ای را یادآور شویم که در تاریخ ثبت است برای همیشه. خدا رحمت کند حضرت آیه الله ارسنجانی و خدا حفظ کند حضرتعالی را، اما رزمندگان دفاع مقدس هنوز یادشان است که چه کسانی شهدای بزرگواری چون جاویدی و ستوده را منحرفین روسی می خواندند و آماج شدیدترین رفتارهای متعصبانه قرار می دادند.
بگذریم، که بر طبق روال این چرخ گردون تمام افراطیون اول انقلاب امروز شده اند همین کسانی که حالا دارند دم از آزادی می زنند و به اسم آن، حدود الهی و آرمان های امام را ذبح می کنند. و جریان اصیل انقلابیون هم که در اول انقلاب یا اسلامشان امریکایی بود یا منحرف روسی بودند، امروز هم تهمت می خورند که تندرو هستند و خودسر. ای کاش دوستان قدری معنی اعتدال را می فهمیدند، تا نخواهد روزی در مجلس پیشنهاد اعدام دسته جمعی در نمازجمعه دهند و روزی نگران نوشتن جمله ای از امام بر موشک.
والسلام
جمعی از مدافعان حرم شهرستان فسا
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حسن رحیمپور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030 که به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده حقوق و علومسیاسی دانشگاه تهران در تالار شیخ انصاری این دانشکده برگزار شد، با اشاره به اینکه اصل مسئله فراتر از بحث دولت، سیاست و انتخابات است، اظهار داشت: دوگانگی در سیستم از همان ابتدا وجود داشته است بهطوری که افراد عوض میشوند، ولی سیستم همان است و میخواهند مکتب را با آموزههای لیبرالی تطبیق دهند.
وی با بیان اینکه برخی سواد اسلامی ندارند و برخی حتی سواد لیبرال ندارند و از نظر سیاسی لیبرال هستند، گفت: در دهه آینده که امثال ما نیستیم شما باید مراقب باشید زیرا نظارت دانشگاهی مصداق بارز نهی از منکر و امر به معروف و نظارت انقلابی است.هر وقت با خبر شدید یک قرارداد بینالمللی در هر حوزهای منعقد شده است باید توضیح بخواهید که آیا از مجاری اصلی قانون اساسی عبور کرده است یا خیر و چه کسی آن را امضا کرده و دلیل امضا چه بوده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به امضای سند 2030 یادآور شد: سال گذشته اعلام شد یونسکو از مسئولان تعهد گرفته سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود، گفتند این کار داوطلبانه انجام شده، ولی در عمل کشور را متعهد کردند که تا سال 2030 این سند پیاده شود، وزارت امور خارجه بسیاری از قراردادها مثل همین سند را میگویند الزامآور نیست ولی بعد مشخص میشود اگر اجرا نکنیم، محکوم میشویم.
رحیمپور ازغدی اضافه در همین زمینه افزود: برخی زودتر از آنچه آنها خواستند سند را پیاده کردند و گویا تصویب هیئت وزیران را هم گرفتند، دوستان دانشگاهی میگفتند 30 کارگروه تشکیل شده تا بدون اعلام رسمی و بدون نظر مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی این سند عملیاتی شود.
وی با بیان باید سوال کرد قراردادهای بینالمللی بر چه اساس امضا میشوند که از مجاری رسمی عبور نمیکند، خاطرنشان کرد: اینگونه نمیشود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند، ولی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند، در این سند نگاه لیبرال و نئولیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش و زن و خانواده وجود دارد گرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دیده میشود اما تناقضهای بنیادی هم وجود دارد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه اعضای شورا با تمام بندهای این سند مخالفت ندارند، افزود: حرف اساس ما این است چرا برخی اسناد بالادستی را دور میزنند و چنین اسنادی را امضا میکنند درحالی که برخی مفاد آن خلاف مبانی اسلام و قانون اساسی است.این سند صریحاً میگوید هر نوع تربیت دینی، الهی، خلاف حقوق بشر است، ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت را برای کودکان جزو حقوق کودکانی میداند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است.
رحیمپور ازغدی با انتقاد از نگاه مطرح شده در این سند نسبت به آموزش افزود: در لیبرال آموزشی گفتهاند آموزش متون دینی مخل خلاقیت است و باید از مدارس حذف شود، لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان میسنجیم.اخلاق و حیا مسخره میشود و دست معلم، پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته میشود،حق همجنسبازی را جزو اصول حقوق بشر قرار میدهد، این نگاه میگوید حتی اگر 99 درصد یک جامعه به مسئلهای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمیدانند.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: تعریفشان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزامآور نباشد هم آبروبر است، زیرا بر اساس همینها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم میکنند. آنها از همجنسبازی گفتند و آقایان امضا کردند میگویند الزامآور نیست،در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیستها در مسند شوراهای نظارتی قرار دارند.
وی ضمن اشاره به رویکرد و نگاه سرمایهداری افزود: با نظام سرمایهداری در تمام حوزهها دخالت میکنند اما اسمش را ایدئولوژی نمیگذارند. با انقلاب فرهنگی تمام کارها را انجام میدهند، انقلاب فرهنگی آنها نیز مانند انقلاب فرهنگی ما نبود که سروصدا داشته باشد و کاری انجام نشود، آنها واقعاً انقلاب فرهنگی کردند و گفتند در تمام رشتههای علمی همه چیز را از صفر شروع میکنیم و این کار را انجام دادند، انقلاب فرهنگی ما فقط اسمش انقلاب فرهنگی بود و تا همین حالا برخی دروس تغییر نکرده است.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون ایدئولوژی خودش را عوض نکرده است، ولی مسئولان ما ایدئولوژی را تغییر میدهند. اسرائیل یک کلمه از حرفهایش عقب نیامده و اگر جایی نمیتواند حرفهایش را اجرا کند، زورش نمیرسد و انقلاب ما نگذاشته است که این کار را انجام دهند، ولی مسئولان ما گاهی جلو میروند و گاهی پا پس میکشند. ترامپ حرفهایی را میزند که فکر میکنم انجام نمیدهد، ولی پیش از ترامپ چیزی را نمیگفتند و انجام میدادند.
وی یادآور شد: در آمریکا میگویند بگذارید در مدارس نمادهای مذهبی وجود داشته باشد، باشگاههای مذهبی ایجاد شود، ولی برای ما مرزبندی میکنند. من از مسئولانی که پای این اسناد را امضا کردهاند خواهش میکنم به سوالات ما پاسخ دهند. این سوالات پژوهش افراد دانشگاهی است.میگویند بخشی از اینها وارد برنامه ششم شده است در برنامه چهارم هم که در اواخر دهه 70 وارد شد مطالبات صریح آمریکا و غرب بود و بخشی از آن اجرا شد، یکی این بود که ایدئولوژی لیبرال صهیونیستی در مدارس ما تصویب شود که با بودجه بیتالمال جمهوری اسلامی این کار انجام میشود و حالا دوباره این مسئله را مطرح کردهاند و میگویند برجام فرهنگی است. یعنی خواستههای آنها یکطرفه مطرح شود.
رحیمپور ازغدی با انتقاد از عدم تصویب این سند در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اصل 77 قانون اساسی میگوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هر گونه تعهد بینالمللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی بهشمار میآید.
وی با اشاره به عواقب این سند افزود: براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاستهای آنها را در مدارسمان اجرا کردیم. نمیگوییم کسی قصد خیانت داشته، گاهی صدمه حماقت از خیانت کمتر نیست، حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد. آمریکا اجازه نمیدهد یک کلمه خلاف قانون اساسی کشورش مطرح شود. حتی در مورد مسائل هستهای با اینکه بمب اتم دارد، قراردادها را امضا نمیکند، ولی ما که بمب نداریم باید امضا کنیم، یعنی حتی قوانینی که خودشان نوشتهاند را امضا نمیکنند و به ما میگویند که امضا کنیم.
رحیمپور ازغدی در همین زمینه افزود: دوستان میگویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، انجامش دادیم، حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام میدهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیشدستی میکنیم.
وی ادامه داد: دبیر کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر میکنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به وضعیت جمیعت ایران گفت: نرخ رشد جمعیت ایران صفر است، یعنی 20 سال بعد تمام مهدکودکها باید به خانه سالمندان تبدیل شود و دشمن کاری که میخواست در کشور ما انجام داد. 200 سال طول کشید که اروپا و غرب به این وضعیت برسند، ولی ما 20 ساله رسیدیم. با این سرعتی که پیش میرویم، 20 سال بعد خانواده در ایران چه تعریفی دارد؟ آنها نظام تربیتی خود را به ما تحمیل میکنند و حالا میخواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان این کار را برایشان انجام میدهیم.
رحیمپور ازغدی افزود: دکترین اومانیستی را مطرح میکنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شدهاند را جایز میدانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنسبازان میتوانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمیتوانیم صحبت کنیم. اینها که از آزادی میگویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت میکنند، ولی با پوشش مبارزه میکنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.
وی گفت: نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنسگرایی است و حتی عدم قانونی بودن همجنسگرایی در ایران را محکوم میکنند و ما هم پای این مسئله را امضا میکنیم، مفهوم شهروند جهانی را مطرح میکنند، ویژگیهای کودکی که میخواهند تربیت کنند منطبق بر سکولاریسم است. ما چگونه این مسائل را در مدارسمان اجرا کنیم؟ مدارس غیرانتفاعی ما هم که دقیقاً انتفاعی است و فقط نام آن را معکوس گذاشتهاند، بهطوری که برخی از این مدارس سالانه 20 میلیون تومان یا بیشتر دریافت میکنند.
رحیمپور ازغدی تاکید کرد: تضمین صلح بدون خشونت را مطرح میکنند و حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را خشونت میدانند، به چند کشور عربی که نوکرشان هستند، دستور دادند که واژههای نظارت اجتماعی، انقلاب و واژههایی نظیر این را از کتابها حذف کنند. ما به کودکانمان، اخلاق را یاد میدهیم به طوری که فرماندهان جنگ ما جوانان بودند و مسیر جنگ را تغییر دادند، اما آنها کینه و خشونت را به کودکانشان آموزش میدهند و این مسئله را بیایراد میدانند.
وی افزود: سن قانونی ازدواج را 18 سال به بالا میدانند، درحالی که هر سنی که پسر یا دختر به مصلحتشان باشند باید ازدواج کنند، البته ممکن است کسی سنش هم بالا باشد ولی بلوغ اجتماعی ندارد که این فرد نباید ازدواج کند، ولی آنها میخواهند سبک خودشان را به ما تحمیل کنند و بلایی که سر غرب آمده است، سر ما هم بیاورند. بهطوری که در غرب چیزی به نام ازدواج وجود ندارد که میخواهند این سبک زندگی را از کودکی به فرزندان ما آموزش دهند و دولت ما هر سال باید بابت چگونگی پیشرفت در این آموزش به آنها پاسخ دهد.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: تحت شعار تضمین برابری زن و مرد، میخواهند جنجال ایجاد کنند، در حالی که در اسلام هیچ شغلی برای زنان حرام اعلام نشده است، حتی در دادگاهها قاضی زن هم حضور دارد و اسلام فقط گفته مسئله حیا و عفت رعایت شود، در حال حاضر چند میلیون دیپلم بیکار به چند میلیون دکتر و مهندس بیکار تبدیل شدهاند، زیرا اصلاً توجهی به نیاز کشور نشده است و فقط کارخانه تولید مدرک به راه انداختیم، در حالی که برخی رشتهها در کشور موردنیاز نیست و باید تعطیل شود.
وی گفت: براساس سند 203 مستشاران خارجی باید به آموزش و پرورش ما نظارت کنند. هر کجای دنیا که پیشرفتی صورت گرفته، بر اساس نظم و حساب و کتاب بوده، ما غربگرایی میکنیم ولی این مسائل را رعایت نمیکنیم و به جای آن پای سند همجنسبازی را امضا میکنیم، بحث عقیم کردن کارتنخوابها را مطرح کردند، در حالی که به طور کلی نباید اصلاً کارتنخوابی وجود داشته باشد که چنین بحثی مطرح شود، ولی در همان نظام سرمایهداری ببینید که چه تعداد کارتنخواب وجود دارد.
این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: میگویند باید گزارش سالانه به آنها ارائه دهیم که چقدر اینترنت بدون فیلتر در اختیار زنان و کودکان قرار میدهیم، البته ما که در این مسائل جلوتر رفتهایم، ولی چرا باید به آنها تعهد بدهیم؟ میگویند برای کنترل جمعیت باید به آنها تعهد بدهیم، نرخ رشد جمعیتمان به صفر رسیده است و حالا که آنها میخواهند باید آن را به زیر صفر برسانیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: میگویند باید تحول دینی، عقیدتی، سیاسی و اخلاقی داشته باشید، بحث تجارت جهانی را براساس سازمان تجارت جهانی مطرح میکنند، بحث مدیریت سواحل ایران را مطرح میکنند و در برابر اینها اسناد بالادستی کنار گذاشته میشود و دیگر نباید قوانین خودمان را رعایت کنیم و حتی دولت ما باید تحت نظارت آنها قرار بگیرد، البته برخی مسائل مانند آموزش همگانی جزو شعارهای خودمان بوده، اما وقتی اینها را هم عمل کنیم گویا به دستور آنها عمل کردهایم.
رحیمپور ازغدی خاطرنشان کرد: مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را گزینشی عمل میکنند که با این سند دیگر همین مقدار هم عمل نمیشود، بهطوری که گاهی میخواهند به عنوان نظافتچی در یونسکو استخدام شوم، بلکه آنجا حرفی بزنیم که آقایان عمل کنند.
وی ادامه داد: ارسال اطلاعات دقیق در مسائل آموزشی و اجتماعی به سازمان ملل مانند مسائل هستهای است که قرار بود سازمان ملل نظارت کند و گفتند به آمریکا نمیگوییم در حالی که سازمان ملل نوکر آمریکاست، ما باید به بانک جهانی، یونسکو و یونیسف گزارش دهیم. تمام اطلاعات آموزشی، منابع، محتواها، معلمان، آموزشگیرندگان و اساتید را باید به آنها اعلام کنیم، یعنی بهطور رسمی خودمان برای آنها جاسوسی میکنیم.
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان سخنان خود با بیان اینکه سخنان من به دولت خاصی نیست، اضافه کرد: جریان لیبرالی مرعوب غرب را همیشه داشتهایم، حالا هم هست. برخی هم قصد خیانت ندارند، ولی مانند برجام عمل میکنند که یک برجام آمریکا دارد و یک برجام هم در دلمان داریم، ولی نهادهای بینالمللی برجام آمریکا را قبول دارند.
2030
محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: |
این روزها احتیاجی به روضه ندارم ، همین که بگویی "ای اهل حرم میرو علمدار نیامد" دلم پر می کشد
همین که می شنوم "جوانان بنی هاشم بیایید علی را بر در خیمه رسانید" دیگر دلم طاقت نمی آورد
همین که بگویی "گهواره خالی ، قنداقه خونی لایی لایی از سفر برگشته رودم" ، دلم به سفری طولانی میرود
تا می شنوم "برفرس تند رو هرکه ورا دید گفت برگ گل سرخ را باد کجا می برد"، دلم هوای ناکجا آباد کربلا می کند بگویی "گل یاسمن آمد" خودم میفهمم که دیگر یتیم حسن به میدان رفته
فقط کافیست یکی بگوید " امان از دل زینب" چه خون می شود دلم
همین که بگویند "خرابه ی شام " دیگر تا آخر روضه ی حضرت رقیه را خودم می خوانم ، روضه خوان قسمت میدهم به کربلا دیگر نگو ذوالجناح،یال خونین ، زین واژگون نگو که دیگر اشک امانم را نخواهد داد نگو... خدا کند شور هیئتت نرسد به "راس حسین به نیزه ها" که خودم تا آخر آتیش زدن حرامی ها به خیمه ها را بخوانم
به غبار حرم کرببلایت سوگند دوست دارم که شبی در حرمت گریه کنم
علی لعنت الله علی القوم الظالمین وسیعلموالذین ظلموا ای منقلب ینقلبون