قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)
قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)

سند 2030

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری تسنیم، حسن رحیم‌پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در نشست بررسی تربیت و آموزش لیبرالی یا اسلامی در سند 2030  که به همت انجمن اسلامی دانشجویان مستقل دانشکده حقوق و علوم‌سیاسی دانشگاه تهران در تالار شیخ انصاری این دانشکده برگزار شد، با اشاره به اینکه اصل مسئله فراتر از بحث دولت، سیاست و انتخابات است، اظهار داشت: دوگانگی در سیستم از همان ابتدا وجود داشته است به‌طوری که افراد عوض می‌شوند، ولی سیستم همان است و می‌خواهند مکتب را با آموزه‌های لیبرالی تطبیق دهند.

وی با بیان اینکه برخی سواد اسلامی ندارند و برخی حتی سواد لیبرال ندارند و از نظر سیاسی لیبرال هستند، گفت: در دهه آینده که امثال ما نیستیم شما باید مراقب باشید زیرا نظارت دانشگاهی مصداق بارز نهی از منکر و امر به معروف و نظارت انقلابی است.هر وقت با خبر شدید یک قرارداد بین‌المللی در هر حوزه‌ای منعقد شده است باید توضیح بخواهید که آیا از مجاری اصلی قانون اساسی عبور کرده است یا خیر و چه کسی آن را امضا کرده و دلیل امضا چه بوده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به امضای سند 2030 یادآور شد: سال گذشته اعلام شد یونسکو از مسئولان تعهد گرفته سند 2030 در تمام کشورها اجرا شود، گفتند این کار داوطلبانه انجام شده، ولی در عمل کشور را متعهد کردند که تا سال 2030 این سند پیاده شود، وزارت امور خارجه بسیاری از قراردادها مثل همین سند را می‌گویند الزام‌آور نیست ولی بعد مشخص می‌شود اگر اجرا نکنیم، محکوم می‌شویم.

رحیم‌پور ازغدی اضافه در همین زمینه افزود: برخی زودتر از آنچه آنها خواستند سند را پیاده کردند و گویا تصویب هیئت وزیران را هم گرفتند، دوستان دانشگاهی می‌گفتند 30 کارگروه تشکیل شده تا بدون اعلام رسمی و بدون نظر مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی این سند عملیاتی شود.

وی با بیان باید سوال کرد قراردادهای بین‌المللی بر چه اساس امضا می‌شوند که از مجاری رسمی عبور نمی‌کند، خاطرنشان کرد: این‌گونه نمی‌شود که تعهد بدهند، اجرا را هم شروع کنند، ولی مجلس و شورای عالی انقلاب فرهنگی اطلاع نداشته باشند، در این سند نگاه لیبرال و نئولیبرال به حقوق کودک، آموزش و پرورش و زن و خانواده وجود دارد گرچه اشتراکاتی با مفاهیم اسلامی دیده می‌شود اما تناقض‌های بنیادی هم وجود دارد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه اعضای شورا با تمام بندهای این سند مخالفت ندارند، افزود: حرف اساس ما این است چرا برخی اسناد بالادستی را دور می‌زنند و چنین اسنادی را امضا می‌کنند درحالی که برخی مفاد آن خلاف مبانی اسلام و قانون اساسی است.این سند صریحاً می‌گوید هر نوع تربیت دینی، الهی، خلاف حقوق بشر است، ولی آموزش جنسی تحت عنوان بهداشت را برای کودکان جزو حقوق کودکانی می‌داند که حتی به بلوغ جنسی نرسیده است.

رحیم‌پور ازغدی با انتقاد از نگاه مطرح شده در این سند نسبت به آموزش افزود: در لیبرال آموزشی گفته‌اند آموزش متون دینی مخل خلاقیت است و باید از مدارس حذف شود، لیبرالیسم کلاسیک و نئولیبرال اعلام کرد که ما به دین کاری نداریم و خودمان با عقل خودمان می‌سنجیم.اخلاق و حیا مسخره می‌شود و دست معلم،  پدر و مادر با عنوان آزادی لیبرال از کودک برداشته می‌شود،حق همجنس‌بازی را جزو اصول حقوق بشر قرار می‌دهد، این نگاه می‌گوید حتی اگر 99 درصد یک جامعه به مسئله‌ای رأی موافق داد ولی آن مسئله در چارچوب لیبرال نباشد، آنها آن مسئله را دموکراسی نمی‌دانند.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تصریح کرد: تعریف‌شان از آموزش و پرورش نگاهی کاملاً ضددینی و سکولار است، هرچند که شاید 80 درصد هم با نگاه اسلامی مطابق باشد، ولی حرف ما همان 20 درصد است که این قراردادها اگر الزام‌آور نباشد هم آبروبر است، زیرا بر اساس همین‌ها هر سال ما را تحت عنوان نقض حقوق بشر محکوم می‌کنند. آنها از همجنس‌بازی گفتند و آقایان امضا کردند  می‌گویند الزام‌آور نیست،در رأس این کشورها انگلیس، آمریکا و صهیونیست‌ها در مسند شوراهای نظارتی قرار دارند.

وی ضمن اشاره به رویکرد و نگاه سرمایه‌داری افزود: با نظام سرمایه‌داری در تمام حوزه‌ها دخالت می‌کنند اما اسمش را  ایدئولوژی نمی‌گذارند. با انقلاب فرهنگی تمام کارها را انجام می‌دهند، انقلاب فرهنگی آنها نیز مانند انقلاب فرهنگی ما نبود که سروصدا داشته باشد و کاری انجام نشود، آنها واقعاً انقلاب فرهنگی کردند و گفتند در تمام رشته‌های علمی همه چیز را از صفر شروع می‌کنیم و این کار را انجام دادند، انقلاب فرهنگی ما فقط اسمش انقلاب فرهنگی بود و تا همین حالا برخی دروس تغییر نکرده است.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه داد: آمریکا از ابتدای انقلاب تاکنون ایدئولوژی خودش را عوض نکرده است، ولی مسئولان ما ایدئولوژی را تغییر می‌دهند. اسرائیل یک کلمه از حرف‌هایش عقب نیامده و اگر جایی نمی‌تواند حرف‌هایش را اجرا کند، زورش نمی‌رسد و انقلاب ما نگذاشته است که این کار را انجام دهند، ولی مسئولان ما گاهی جلو می‌روند و گاهی پا پس می‌کشند. ترامپ حرف‌هایی را می‌زند که فکر می‌کنم انجام نمی‌دهد، ولی پیش از ترامپ چیزی را نمی‌گفتند و انجام می‌دادند.

وی یادآور شد: در آمریکا می‌گویند بگذارید در مدارس نمادهای مذهبی وجود داشته باشد، باشگاه‌های مذهبی ایجاد شود، ولی برای ما مرزبندی می‌کنند. من از مسئولانی که پای این اسناد را امضا کرده‌اند خواهش می‌کنم به سوالات ما پاسخ دهند. این سوالات پژوهش افراد دانشگاهی است.می‌گویند بخشی از اینها وارد برنامه ششم شده است در برنامه چهارم هم که در اواخر دهه 70 وارد شد مطالبات صریح آمریکا و غرب بود و بخشی از آن اجرا شد، یکی این بود که ایدئولوژی لیبرال صهیونیستی در مدارس ما تصویب شود که با بودجه بیت‌المال جمهوری اسلامی این کار انجام می‌شود و حالا دوباره این مسئله را مطرح کرده‌اند و می‌گویند برجام فرهنگی است. یعنی خواسته‌های آنها یک‌طرفه مطرح شود.

رحیم‌پور ازغدی با انتقاد از عدم تصویب این سند در مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: اصل 77 قانون اساسی می‌گوید که مجلس باید بر این قراردادها نظارت کند، این سند اصلاً به مجلس نرفته است، هر گونه تعهد بین‌المللی که خلاف شرع و خلاف قانون اساسی باشد، نباید امضا شود. هر قراردادی که باعث شود بیگانه بر منابع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ما مسلط شود، خلاف قانون اساسی است و شرعاً حرام است، زیرا کاپیتولاسیون آموزشی ـ فرهنگی به‌شمار می‌آید.

وی با اشاره به عواقب این سند افزود: براساس این سند تعهد داریم در برابر غرب پاسخگو باشیم و بگوییم چطور سیاست‌های آنها را در مدارس‌مان اجرا کردیم. نمی‌گوییم کسی قصد خیانت داشته، گاهی صدمه حماقت از خیانت کمتر نیست، حتی اگر فرد نیت خوبی داشته باشد.  آمریکا اجازه نمی‌دهد یک کلمه خلاف قانون اساسی کشورش مطرح شود. حتی در مورد مسائل هسته‌ای با اینکه بمب اتم دارد، قراردادها را امضا نمی‌کند، ولی ما که بمب نداریم باید امضا کنیم، یعنی حتی قوانینی که خودشان نوشته‌اند را امضا نمی‌کنند و به ما می‌گویند که امضا کنیم.

رحیم‌پور ازغدی در همین زمینه افزود: دوستان می‌گویند 2030 را داوطلبانه اجرا کردیم، یعنی هنوز به ما الزام نشده است، انجامش دادیم، حتی برجام را هم سریع انجام دادیم و طرف مقابل را به وجدانش سپردیم که 90 درصد آن را اجرایی نکرد. در مورد 2030 نیز کسی در آسیا و اقیانوسیه قدمی برنداشته که ما داوطلبانه انجام می‌دهیم، در صورتی که آنها هم چنین توقعی ندارند، ولی ما پیش‌دستی می‌کنیم.

وی ادامه داد: دبیر کمیسون یونسکو، جمهوری اسلامی را به عنوان کشور پیشگام اجرای تدارکات لازم برای 2030 معرفی کرده و از طرف غرب، از ایران تقدیر می‌کنند، یعنی حتی آنها هم توقع چنین کاری را از ما نداشتند و این سند هم ما را غافلگیر کرد و هم آنها را.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به وضعیت جمیعت ایران گفت: نرخ رشد جمعیت ایران صفر است، یعنی 20 سال بعد تمام مهدکودک‌ها باید به خانه سالمندان تبدیل شود و دشمن کاری که می‌خواست در کشور ما انجام داد. 200 سال طول کشید که اروپا و غرب به این وضعیت برسند، ولی ما 20 ساله رسیدیم. با این سرعتی که پیش می‌رویم، 20 سال بعد خانواده در ایران چه تعریفی دارد؟ آنها نظام تربیتی خود را به ما تحمیل می‌کنند و حالا می‌خواهند از کودک 5 ساله آموزش را شروع کنند و خودمان هم داوطلبانه و با پول خودمان این کار را برایشان انجام می‌دهیم.

رحیم‌پور ازغدی افزود: دکترین اومانیستی را مطرح می‌کنند و تحت عنوان تنوع فرهنگی و مذهبی عملاً هوس و نفسانیت که تمام انبیا برای مدیریت آن مبعوث شده‌اند را جایز می‌دانند، طبق سند 2030 در مدارس ما همجنس‌بازان می‌توانند کلاس آموزشی داشته باشند، ولی در مورد دین نمی‌توانیم صحبت کنیم.  اینها که از آزادی می‌گویند خودشان، دختران باحجاب فرانسوی را از حجاب منع کردند و زن باحجاب امکان استخدام در نهادهای دولتی آنها را ندارد، ازدواج با همجنس را با قانون حمایت می‌کنند، ولی با پوشش مبارزه می‌کنند که این تناقض در برخورد با آزادی جالب است.

وی گفت: نکته بعدی که در سند مطرح شده الزام احترام به رفتارهای متفاوت است که یکی از آنها همجنس‌گرایی است و حتی عدم قانونی بودن همجنس‌گرایی در ایران را محکوم می‌کنند و ما هم پای این مسئله را امضا می‌کنیم، مفهوم شهروند جهانی را مطرح می‌کنند، ویژگی‌های کودکی که می‌خواهند تربیت کنند منطبق بر سکولاریسم است. ما چگونه این مسائل را در مدارس‌مان اجرا کنیم؟ مدارس غیرانتفاعی ما هم که دقیقاً انتفاعی است و فقط نام آن را معکوس گذاشته‌اند، به‌طوری که برخی از این مدارس سالانه 20 میلیون تومان یا بیشتر دریافت می‌کنند.

رحیم‌پور ازغدی تاکید کرد: تضمین صلح بدون خشونت را مطرح می‌کنند و حتی عزاداری برای امام حسین(ع) را خشونت می‌دانند، به چند کشور عربی که نوکرشان هستند، دستور دادند که واژه‌های نظارت اجتماعی، انقلاب و واژه‌هایی نظیر این را از کتاب‌ها حذف کنند. ما به کودکانمان، اخلاق را یاد می‌دهیم به طوری که فرماندهان جنگ ما جوانان بودند و مسیر جنگ را تغییر دادند، اما آنها کینه و خشونت را به کودکانشان آموزش می‌دهند و این مسئله را بی‌ایراد می‌دانند.

وی افزود: سن قانونی ازدواج را 18 سال به بالا می‌دانند، درحالی که هر سنی که پسر یا دختر به مصلحت‌شان باشند باید ازدواج کنند، البته ممکن است کسی سنش هم بالا باشد ولی بلوغ اجتماعی ندارد که این فرد نباید ازدواج کند، ولی آنها می‌خواهند سبک خودشان را به ما تحمیل کنند و بلایی که سر غرب آمده است، سر ما هم بیاورند. به‌طوری که در غرب چیزی به نام ازدواج وجود ندارد که می‌خواهند این سبک زندگی را از کودکی به فرزندان ما آموزش دهند و دولت ما هر سال باید بابت چگونگی پیشرفت در این آموزش به آنها پاسخ دهد.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی اظهار داشت: تحت شعار تضمین برابری زن و مرد، می‌خواهند جنجال ایجاد کنند، در حالی که در اسلام هیچ شغلی برای زنان حرام اعلام نشده است، حتی در دادگاه‌ها قاضی زن هم حضور دارد و اسلام فقط گفته مسئله حیا و عفت رعایت شود، در حال حاضر چند میلیون دیپلم بیکار به چند میلیون دکتر و مهندس بیکار تبدیل شده‌اند، زیرا اصلاً توجهی به نیاز کشور نشده است و فقط کارخانه تولید مدرک به راه انداختیم، در حالی که برخی رشته‌ها در کشور موردنیاز نیست و باید تعطیل شود.

وی گفت: براساس سند 203  مستشاران خارجی باید به آموزش و پرورش ما نظارت کنند. هر کجای دنیا که پیشرفتی صورت گرفته، بر اساس نظم و حساب و کتاب بوده، ما غرب‌گرایی می‌کنیم ولی این مسائل را رعایت نمی‌کنیم و به جای آن پای سند همجنس‌بازی را امضا می‌کنیم، بحث عقیم کردن کارتن‌خواب‌ها را مطرح کردند، در حالی که به طور کلی نباید اصلاً کارتن‌خوابی وجود داشته باشد که چنین بحثی مطرح شود، ولی در همان نظام سرمایه‌داری ببینید که چه تعداد کارتن‌خواب وجود دارد.

این عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی افزود: می‌گویند باید گزارش سالانه به آنها ارائه دهیم که چقدر اینترنت بدون فیلتر در اختیار زنان و کودکان قرار می‌دهیم، البته ما که در این مسائل جلوتر رفته‌ایم، ولی چرا باید به آنها تعهد بدهیم؟ می‌گویند برای کنترل جمعیت باید به آنها تعهد بدهیم، نرخ رشد جمعیت‌مان به صفر رسیده است و حالا که آنها می‌خواهند باید آن را به زیر صفر برسانیم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی تاکید کرد: می‌گویند باید تحول دینی، عقیدتی، سیاسی و اخلاقی داشته باشید، بحث تجارت جهانی را براساس سازمان تجارت جهانی مطرح می‌کنند، بحث مدیریت سواحل ایران را مطرح می‌کنند و در برابر اینها اسناد بالادستی کنار گذاشته می‌شود و دیگر نباید قوانین خودمان را رعایت کنیم و حتی دولت ما باید تحت نظارت آنها قرار بگیرد، البته برخی مسائل مانند آموزش همگانی جزو شعارهای خودمان بوده، اما وقتی اینها را هم عمل کنیم گویا به دستور آنها عمل کرده‌ایم.

رحیم‌پور ازغدی خاطرنشان کرد: مصوبات شورای عالی انقلاب فرهنگی را گزینشی عمل می‌کنند که با این سند دیگر همین مقدار هم عمل نمی‌شود، به‌طوری که گاهی می‌خواهند به عنوان نظافتچی در یونسکو استخدام شوم، بلکه آنجا حرفی بزنیم که آقایان عمل کنند.

وی ادامه داد: ارسال اطلاعات دقیق در مسائل آموزشی و اجتماعی به سازمان ملل مانند مسائل هسته‌ای است که قرار بود سازمان ملل نظارت کند و گفتند به آمریکا نمی‌گوییم در حالی که سازمان ملل نوکر آمریکاست، ما باید به بانک جهانی، یونسکو و یونیسف گزارش دهیم. تمام اطلاعات آموزشی، منابع، محتواها، معلمان، آموزش‌گیرندگان و اساتید را باید به آنها اعلام کنیم، یعنی به‌طور رسمی خودمان برای آنها جاسوسی می‌کنیم.

عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی در پایان سخنان خود با بیان اینکه سخنان من به دولت خاصی نیست، اضافه کرد: جریان لیبرالی مرعوب غرب را همیشه داشته‌ایم، حالا هم هست. برخی هم قصد خیانت ندارند، ولی مانند برجام عمل می‌کنند که یک برجام آمریکا دارد و یک برجام هم در دل‌مان داریم، ولی نهادهای بین‌المللی برجام آمریکا را قبول دارند.

هشدار! نفوذ آموزشی با سند 2030

2030


محمدحسین محترم طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت:

1- در دو هفته گذشته سند ملی آموزش 2030 ایران رونمایی و موجب نگرانی جامعه علمی - آموزشی کشور شد. اولاً سؤال این است چرا سند به این مهمی بدون هیچ‌گونه اطلاع‌رسانی قبلی و حتی بدون حضور نهادهای تصمیم‌گیر، سیاست‌گذار و قانون‌گذار از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و چهره‌های علمی کشور و خبرنگاران رونمایی شد و جزئیات آن منتشر نشده است؟ثانیاً وزیر علوم، تحقیقات و فناوری گفته کمیسیون علمی، فرهنگی و تربیتی سازمان ملل (یونسکو) در ایران در چارچوب عمل جهانی آموزش 2030 و مطابق با آخرین مصوبات و دستورات بین‌المللی اقدام به تدوین سند ملی آموزش ملی 2030 ایران کرده است. سؤال اول: چرا چنین سندی در سکوت کامل و بدون نظرخواهی از کارشناسان تدوین شده و در معرض نقد و بررسی عالمانه جامعه علمی - آموزشی کشور قرار نگرفته است؟ سؤال دوم: آیا چنین سندی باید در مراجع قانونی صاحب صلاحیت کشور مثل شورای عالی انقلاب فرهنگی و براساس معیارهای تربیتی و سبک زندگی ایرانی- اسلامی تدوین و به تصویب برسد یا از سوی یونسکو و با همکاری بانک جهانی و براساس معیارهای لیبرالی و سرمایه‌داری دیکته شود؟ سؤال سوم: وجاهت قانونی و صلاحیت علمی - آموزشی کمیسیون یونسکو چیست که تدوین سند ملی آموزشی کشور به دست آن سپرده شده است؟ ثالثاً وزیرعلوم گفته اهداف آموزش سند 2030 در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه جامع علم و فناوری کشور و برنامه‌ توسعه ششم گنجانده شده است. سؤال: چرا قبل از اینکه این سند به تصویب مراجع قانونی از جمله شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجلس شورای اسلامی برسد، دولت آن را به اجرا گذاشته؟ آیا نمایندگان مجلس که اکنون مشغول بررسی و تصویب برنامه ششم هستند، به این امر واقفند؟ رابعاً از سال 94 دولت تعهد کرده سند 2030 یونسکو و شاخص‌های 18گانه آن را اجرا و مطالبات آموزشی سازمان ملل را وارد کتب درسی و آموزشی کشور کند. وزیر علوم گفته ایران موظف است گزارش پیشرفت کار را سالانه به مراجع بین‌المللی ارائه دهد. سؤال: چرا دولت بدون مصوبه مجلس شورای اسلامی و تائید شورای محترم نگهبان، در پاریس مقر یونسکو متعهد به اجرای آن شده است؟ مگر براساس اصل یکصد و بیست و پنجم قانون اساسی هرگونه ایجاد تعهد برای کشور در مجامع بین‌المللی نیاز به تصویب مجلس شورای اسلامی ندارد؟ و آیا اگر این تعهد موجب سلطه بیگانه شود براساس اصل 153 ممنوع نمی‌باشد؟ آیا سند 2030 موجب سلطه فرهنگی بر کشور نمی‌شود و با قاعده حقوقی و فقهی نفی سبیل در تضاد نیست؟ خامساً این سند و توافق با یونسکو که قرار است مبنای تعلیم و تربیت تمام دوران تحصیل دانش‌آموزان و دانشجویان کشور قرار گیرد، کجای نقشه جامع علمی کشور قرار دارد؟ قطعاً چنین سندی اهداف نفوذی دارد و آسیب جدی متوجه نظام تعلیم و تربیت می‌کند. سادساً وزیر علوم تصریح کرده تهیه سند ملی آموزش 2030 یک حرکت هوشمندانه است. با توجه به سؤالات بی‌پاسخ فوق، راز محرمانه تدوین و تصویب و اجرا کردن و دادن تعهد بین‌المللی این سند و رونمایی آن چیست و چه جریان و افرادی پشت پرده این حرکت هوشمندانه! قرار دارند؟

2- سازمان ملل ابزاری برای پیشبرد اهداف نظام سلطه جهانی و مبنای یونسکو تفکر لیبرالِ غرب می‌باشد و با تفکر اسلامی در تضاد است. همچنین با استناد به سند منتشر شده از سوی پنتاگون، یونسکو طبق دکترین امنیت ملی آمریکا جزو بازوهای اجرای سیاست‌های آمریکا در سایر کشورها به شمار می‌رود و دستورالعمل‌های اصلی خود را از این مرکز دریافت می‌کند، که تازه‌ترین مورد آن سال۲۰۱۱ توسط اوباما رئیس‌‌جمهور آمریکا ابلاغ و در سال 2015 با حضور و سخنرانی میشل اوباما همسر رئیس‌جمهور آمریکا در کنفرانس بین‌المللی «نوآوری در آموزش» تحت عنوان «سرمایه‌گذاری برای توسعه» در دوحه پایتخت قطر به‌روز‌رسانی و براساس آن سند 2030 در همان سال - 13 آبان 94 - در مقر یونسکو در پاریس با حضور وزرای آموزش و پرورش کشورهای عضو از جمله ایران تصویب شد. اوباما خرداد 93 در دانشکده نظامی وست پوینت نیویورک تاکید کرده بود «نهادهای بین‌المللی از سازمان ملل گرفته تا صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی را آمریکا شکل داده و این نهادها تقویت‌کننده نیرو و توان آمریکا و بخشی از رهبری آمریکا هستند.»  نکته جالب اینجاست که سیاست‌های دکترین امنیت ملی آمریکا با کمک دستگاه‌ها و بودجه‌های دولتی در کشور اجرا می‌شود!

3- براساس چه معیار عقلی و منطقی چنین اعتمادی از سوی مسئولان کشور به یک نهاد بین‌المللی شده که سوابق آن مشخص است؟ باید گفت این اعتماد از جنس همان اعتمادی است که استراتژیست‌های جریان لیبرال، مذاکرات هسته‌ای را طراحی و به دستگاه دیپلماسی کشور تحمیل کردند که اکنون وزیر امور خارجه مجبور به اعتراف به اشتباه بودن آن شد.

4- متاسفانه علی‌رغم ادعای دفاع از حقوق شهروندی و رونمایی از سند آن، محرمانه‌سازی بسیاری از مسایل برای مردم و دور زدن نهادهای قانونی کشور و دادن تعهدات بین‌المللی مغایر با قوانین و ارزش‌های کشور جزو اتفاقاتی است که طی سال‌های گذشته شاهد آن بودیم، در حالی‌که دانستن حق مردم است. حق جامعه است بداند سند 2030 متضمن منافعی برای کشور است یا موجب تعارضات بین نسلی و انحراف نسل آینده کشور می‌شود و هویت ایرانی - اسلامی را هدف قرار داده است؟ قطعاً این اقدامات ناشی از حساسیت و نگرانی از واکنش جامعه به ویژه جامعه علمی- آموزشی کشور بوده و به همین دلیل جریان پشت‌پرده آن تلاش دارد مسائل در سکوت برگزار شود.

5- در سند 2030 در ظاهر عبارت خوبی مانند آموزش و توسعه پایدار به کار برده شده، اما آنچه که از نتیجه عملی آن به دست می‌آید تغییر باورهای مردم و هماهنگ کردن نسل آینده با سیاست‌های نظام سلطه سرمایه‌داری تحت عنوان نظم جهانی است. همان‌گونه که در دیگر اسناد بین‌المللی سخن از صلح جهانی گفته شده اما نتیجه آن اسناد، جنگ و خونریزی و خشونت در اقصی نقاط جهان است.

6- از دلایل توجیهی این سند استقاده از توانمندی‌های بین‌المللی بیان شده، در حالی که حقیقت امر این است که در پس قول و قرارهای داده شده، باید داده‌های اطلاعاتی آموزشی و پرورشی کشور را در اختیار خارجی‌ها بگذاریم، چنان که وزیر علوم تصریح کرده سالانه باید این اطلاعات ارسال شود و نگرانی این است که این اطلاعات در اختیار نهادهای جاسوسی دنیا و به‌ویژه سیا و موساد قرار گیرد!، آن‌گونه که قبلاً رخ داده است.

 7- با توجه به محور بودن تساوی جنسیتی و حقوق بشر و سبک زندگی غربی در سند 2030، نگرانی مهم‌تر این است که دادن این‌گونه تعهدات بین‌المللی بدون تصویب در مراکز تصمیم‌گیری و قانونگذاری کشور، خود زمینه‌ساز فشارهای بین‌المللی و تصویب قطعنامه‌های سازمان ملل علیه ملت ایران به بهانه‌های حقوق بشری خواهد شد و بر مبنای همین تعهدات عده‌ای وطن‌فروش اقدام به نوشتن نامه به رئیس‌جمهور آمریکا می‌کنند و از او می‌خواهند تحریم‌ها را علیه ملت ایران تشدید کنند، همانند آنچه که طراحان و حامیان و سران فتنه 88 در آن سال در نامه به اوباما و در چند هفته اخیر با نامه نوشتن به ترامپ انجام دادند.

8- خصوصی‌سازی مدارس را نیز باید در جهت اجرای همین سند2030 ارزیابی کرد. رئیس‌‌جمهور سال 94 در آیین نکوداشت مقام معلم تاکید می‌کند «آموزش ‌و پرورش باید به تدریج و گام به گام از حالت دولتی بودن خارج شود». در حالی که خصوصی‌سازی آموزشی و سلب اختیار از دولت‌ها و حاکمیت کشورها که توسط میلتون فریدمن اقتصاددان آمریکایی پیشنهاد شده، مهم‌ترین ویژگی سند آموزشی2030 دیکته شده از سوی یونسکو و در راستای اهداف نظام سرمایه‌داری جهانی است و مهم‌ترین دستاورد آن نفوذ جریان‌ها و منابع روشنفکری و سکولار در فضای آموزشی و تربیتی کشور بر مبنای آموزه‌های غربی است. این هدف آشکارا در کتابچه‌های راهنمای یونسکو با عنوان «آموزش همگانی جهانی» به چشم می‌خورد. به همین دلیل است که برخی تئوریسین‌های دولت یازدهم علنا اعلام می‌کنند «دوره آموزش‌ و پرورش ایدئولوژیک به پایان رسیده است.»!

9- جریان پشت این تفکر برای فراهم کردن اجرای این «سند نفوذ آموزشی» ابتدا نشستی در تیر93 با حضور مشهورترین چهره‌های اقتصاد سرمایه‌داری داخلی و خارجی در دانشگاه شریف و دومین همایش را تحت عنوان «کنفرانس توسعه عدالت آموزشی» با حضور برخی مسئولان اجرایی کشور برگزار کرد.

10- نکته فاجعه‌بار اینجاست که تاکنون اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و نمایندگان ملت در مجلس شورای اسلامی واکنشی به تدوین و اجرای غیرقانونی سند 2030 از خود نشان نداده‌اند و بی‌توجهی به این سند مهم آموزشی کشور زمانی قابل درک می‌شود که رئیس ‌فرهنگستان علوم پزشکی ۸ آذر ۹۴ در مصاحبه‌ای در خصوص سند بین‌المللی«آمایش آموزش عالی در عرصه سلامت» تاکید می‌کند «در مکاتبه و گفت‌وگو در‌باره فاجعه‌برانگیز بودن آن، با شورای عالی انقلاب فرهنگی، معاون آموزشی وزارتخانه مربوطه و رؤسای کمیسیون‌های فرهنگی و آموزش عالی مجلس، همه گفتند ما نفهمیدیم چی بود و تصویب شد!!!»

11- درحالی دولت اصرار دارد طرح‌های غیربومی و خلاف قانون یونسکو را به جای طرح تحول بنیادین آموزش ‌و پرورش که یک طرح بومی و مصوب است، به اجرا گذارد تا زمینه هضم هویت ملی -  اسلامی و نسل آینده کشور در پروژه جهانی شدن فراهم شود، که رهبر معظم انقلاب تاکید دارند «ما برای تربیت نسل آینده با حریفی به نام «نظام سلطه بین‌المللی» مواجه هستیم که برای نسل جوان ملت‌ها به ویژه ملت ایران برنامه دارد. نوسازی نظام آموزشی به شیوه تقلیدی و رونویسی از دست غربی‌ها کاری غلط است. آموزش و پرورش در قانون اساسی، مسئله‌ای «حاکمیتی» است و دولت باید نقش‌آفرینی کند». (12 اردیبهشت 95).

گذر از روحانی

به نظر می رسد پس از اولین مناظره اصلاح طلبان خواسته باشند از روحانی عبور کنند و کاندیدای مستقل داشته باشند و ستاد انتخاباتی جهانگیری را پس از مناظره افتتاح نمودند .

بنظر میرسد اگر این برنامه را هم داشته باشند کار معقولی است و روحانی نمی تواند انتظارات اصلاح طلبان را برآورده کند

اسم رمزهای انتخاباتی

امروز میبینیم که برخی از حامیان دولت اسم رمزهایی مطرح می کنند که اگر روحانی رای نیاورد ایران ونزوئلا می شود برای بازگشایی این رمز کافیست بدانیم که ونزوئلا درآمد خود را از فروش نفت بدست آورد و تولیدات داخلی را خواباند و روی به واردات خارجی آورد کمی دقت مشخص می شود که دولت یازدهم نیز همین روند را پیش گرفته و قصد به دوران قاجار کشیدن مملکت را دارد .

پر واضح است اسم رمز دیگری که آقای روحانی مطرح کرد که آیا شما کشور امن می خواهید یا کشوری با سایه شوم جنگ؟! برای بازگشایی این رمز هم باید از آقای روحانی بپرسیم  آیا شما جنگ را از کشور دور کردید؟ و مردم ما پیش از شما در جنگ به سر می بردند و شما به یکباره با کدخدا میانجی گری نموده و این سایه را از کشور دور کردید و منوط به حضور خود تان در مسند ریاست جمهوری نمودید؟

والسلام علی من اتبع الهدی 

انتخابات ریاست جمهوری 96

از آغاز انتخابات ریاست جمهوری 96 مسائلی در این مورد بوجود آمد و این مسائل را به صورت تحلیلی در این مقاله بررسی خواهیم کرد :

1-  ثبت نام نامزدهای انتخابات :

در این مورد باید گفت که به دلیل ضعف قانون تا کنون قوانین محکمی برای ثبت نام کنندگان وجود نداشته است و برخی با ایده و نظر قبلی ، برخی مغرضانه و برخی ناشیانه و برخی ناآگاهانه با چهره های خاص وارد این عرصه شدند و به خود اجازه ی ثبت نام در این انتخابات را دادند و کار بجایی رسید که برخی افراد کودک خردسال خود را نیز در این عرصه ثبت نام نمودند و باعث توهین به این جایگاه مقدس شدند به این معنا که  این کشور را کودک من هم می تواند اداره کند و با توصیه های موکد و دلسوزانه ی آیات عظام مقرر است این قانون تصحیح شود .

2- ثبت نام احمدی نژاد و بقایی :

احمدی نژاد به صلاحدید خود و با اراده و اختیار خود نزد مقام معظم  رهبری رفته و از ایشان اذن ورود به عرصه ی انتخابات می گیرد و حضرت آقا به ایشان توصیه می کنند که شما وارد نشوید بهتر است چون باعث دوقطبی در کشور می شود و این هم به ضرر شما و هم به ضرر مردم و هم به ضرر مملکت است ایشان هم طی بیانیه ای اعلام می کند که از هیچ کسی حمایت نمی کنم و به انتخابات هم وارد نمی شوم ولی بعد از گذشت چندی دیدیم که از فردی بنام بقایی و با عنوان جنبش بهار حمایت می نماید و در حیرت خبرنگاران هنگام ثبت نام بقایی خود نیز ثبت نام می کند تا فشار به شورای نگهبان وارد کند که بقایی را تایید کنند که یا بقایی را تایید کنید یا من تا آخر می مانم و رای یک سری از اقشار جامعه را می شکند.

در این اثنا شورای نگهبان هر دو را رد صلاحیت نمود و این هزینه ی سیاسی را پرداخت که هزینه های دوقطبی را نپردازد .

علی نادری، سردبیر رجانیوز می نویسد:

احمدی نژاد میداند که حضور او یعنی تقابل علنی و پایان حیات سیاسی. می داند امکان حضور در انتخابات نخواهد داشت. پس چرا می آید؟

احمدی نژاد اگر می ماند شاید دور بعد با سلام و صلوات می آمد و کسی هم جرات نداشت ردش کند

چرا هزینه تقابل علنی را می دهد با اینکه می داند تقابل علنی یعنی پایان حیات سیاسی؟! اگر محاسبه عقلانی کنیم، ثبت نام احمدی نژاد یعنی خودکشی سیاسی. چرا تن به این خودکشی می دهد؟!

جوابش را باید از همان خبرهای غیبی پرسید. خبرهایی که اصرار جدی او بر عدم حمایت از یک کاندیدا را به یکباره به حمایت تمسخر آمیز از حمید بقایی مبدل می کند. همان توصیه های غیبی که ظاهرا سرویس انگلیس به خوبی آدرسش را فرا گرفته است. 

سردبیر وبسایت رجانیوز (سایتی که احمدی‌نژاد را رجایی زمان معرفی می‌کرد) امروز  نوشت:

امروز شاهد اجرای یکی از بازی‌های پیچیده سرویس جاسوسی انگلیس در انتخابات ۹۶ بودیم.

3- بیگانگان گفتند ما بصیرت داشتیم :

بعد از رد صلاحیت احمدی نژاد بیگانگان و فتنه گران 88 گفتند ما بصیرت داشتیم و اکنون احمدی نژاد تایید نشد مهر باطلی بر آراء سال 88 خورده شد !!! و این گفته همان آز آب گل آلود ماهی گرفتن است که بیگانگان آن را خوب بلدند ما در جواب آنها باید بگوییم اولا رای سال 88 ما رای به نظام مقدسمان بود و شما می خواستید آن را از ما بگیرید و ما در مقابل خودخواهی و کودتای رنگین شما ایستادیم که در این وبلاگ در این مورد به صورت تخصصی در خلال سال های 88 و 89 پرداخته شده است و ثانیاً ملاک تایید  و رد صلاحیت افراد حال کنونی فرد است . 

هنوز هم برخی ساده لوحان فریب بیگانه را می خورند و انتخابات را تحریم نموده و در این خصوص مواردی نقل می نمایند که مورد نظر این مقاله نیست .

4- تایید صلاحیت 6 نفر از افراد ثبت نام کننده :

1-  سید مصطفی میرسلیم: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری و مشاور عالی رئیس‌جمهور آیت‌الله خامنه‌ای، وزیر ارشاد دولت دوم هاشمی رفسنجانی، رئیس شورای مرکزی حزب موتلفه

2-  سید مصطفی هاشمی‌طبا: وزیر صنایع سنگین دولت باهنر، وزیر صنایع دولت اول موسوی، رئیس سازمان تربیت بدنی دولت دوم هاشمی رفسنجانی و دولت اول خاتمی، نامزد تأییدشدهٔ در انتخابات ۱۳۸۰

3-  حسن روحانی:   رئیس‌جمهور کنونی، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، نمایندهٔ مجلس خبرگان رهبری، دبیر شورای عالی امنیت ملی دولت هاشمی رفسنجانی و خاتمی، نمایندهٔ مجلس دوم تا پنجم

4-  سید ابراهیم رئیسی : متولی آستان قدس رضوی، نمایندهٔ پیشین مجلس خبرگان رهبری، دادستان پیشین کل کشور، معاون اول پیشین قوه قضائیه، رئیس پیشین سازمان بازرسی کل کشور

5-  محمدباقر قالیباف: شهردار تهران، فرمانده پیشین نیروی انتظامی، نامزد انتخابات ریاست جمهوری در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۹۲

6-  اسحاق جهانگیری   : معاون اول رئیس‌جمهور، رئیس حزب کارگزاران سازندگی، وزیر پیشین معادن و فلزات، وزیر پیشین صنایع و معادن، نماینده مجلس دوم و سوم

به قول برادر بزرگوار استاد ارزشمند حجه الاسلام حدادپور جهرمی ترکیب جالبی است دو مدافع (جهانگیری و روحانی) دو مهاجم(قالیباف و رئیسی ) دو تماشاچی(میرسلیم و هاشمی طبا)

5- مناظره ی  ضبطی:

قرار شد برای مناظرات برنامه ریزی کنند که وزارت کشور به گفته ی وزیر کشور رحمانی فضلی صحبت های اقناعی کرده و قرار شده مناظرات به صورت ضبطی پخش شود و این اعتراض گسترده ی مردم و خود کاندیداها را برانگیخت که برخی از گفته های آنان در زیر می آید : 

حمید ابوطالبی معاون سیاسی دفتر ریاست جمهوری هم در واکنش به خبر پخش نشدن مناظره های ریاست جمهوری به صورت زنده از سیمای جمهوری اسلامی ایران این سوال را مطرح کرد که «معنای این امرچیست؟ آیاکسانی که رییس جمهورمی شوندصلاحیت زنده روی آنتن رفتن ندارند؟ یا قصد دارند برخی مطالب را سانسورکنند؛ یعنی مردم محرم نیستند؟»

در همین راستا، محمدباقر قالیباف بااشاره به ظرفیت‌های منحصر به فرد مناظره‌های زنده و افزایش میزان مشارکت مردم برگزاری آنها را ضرورتی برای آگاه سازی عمومی از برنامه‌ها و دیدگاه‌های نامزدهای انتخاباتی دانست.

وی با تکرار انتقاد خود از لغو زنده بودن برنامه مناظره‌ها از کمیسیون بررسی تبلیغات انتخابات خواست که با درخواست عمومی برای برگزاری مناظره‌های آزاد و زنده موافقت و همراهی کند.

حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی داوطلب انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم هم اعلام کرد که اینجانب از مناظره زنده به عنوان یکی از راه‌های شناخت در افکار عمومی استقبال می‌کنم و این را حق مردم بزرگوار و هوشمند کشورمان می‌دانم.

سید مصطفی میرسلیم نامزد دوازدهمین دوره ریاست جمهوری از طرف حزب موتلفه اسلامی هم در واکنش به خبر عدم پخش زنده مناظره ها گفت:نباید حق آگاهی مردم از عکس العمل های حقیقی نامزدها گرفته شود.این حق مردم است که بتوانند با شناخت کامل، نامزد مورد نظر خود را انتخاب کنند.

نامزد دوازدهمین دوره ریاست جمهوری در اعتراض به این حرکت گفت:جلوه آرایی برای اینکه چهره واقعی نامزدها مشخص نشود خلاف حق شهروندی مردم است.بنده برای حضور در پخش زنده مناظره‌های انتخاباتی نه تنها آماده‌ام بلکه لحظه شماری می کنم.

رئیس جمهور در جمع جوانان و نخبگان استان فارس با بیان این که حامی هر شیوه ای در مناظرات است که مردم بهتر انتخاب کنند ابراز امیدواری کرد که ستاد تبلیغات انتخابات، تجربه‌ها را باز مرور کند. او گفت: من طرفدار آزادترین شیوه مناظره‌ها هستم که مردم بتوانند بهتر انتخاب کنند. وجود مخالف هم مفید است؛ همه باید بدون لکنت زبان سخن بگویند و نقد کنند.

7-  مناظره ی زنده :

بالاخره پس از اعتراض شدید اکثریت مقرر شد مناظرات زنده پخش شود منتها با 30 الی 40 ثانیه تاخیر  که قابل قبول است .

8-  جدول بندی مناظرات و سخنرانی ها :

بر اساس قرعه کشی انجام شده، در جدول زمان‌بندی‌ برنامه های انتخاباتی ریاست جمهوری، هاشمی طبا با عدد 11، رئیسی 12، قالیباف 13، میرسلیم 14، روحانی 15، و جهانگیری عدد 16 را به خود اختصاص دادند. در جدول های زیر، می توانید ببینید هر کاندیدا در رادیو و تلویزیون، چه ساعتی و چه روزی برنامه خواهد داشت...به گزارش آفتاب، 1470 دقیقه برای هر نامزد از سوی رسانه ملی تخصیص داده شده است و بر اساس تدبیر انجام شده 555 دقیقه برنامه رادیویی و 555 دقیقه برنامه تلویزیونی که در مجموع 1110 دقیقه جدای مناظره ها در نظر گرفته شده است.

همه چیز قرعه کشی شد جز موضوعات مناظرات که از قبل بسته شده بود جمعه ی اول مناظره ی اقتصادی جمعه ی دوم مناظره ی اجتماعی و جمعه ی سوم مناظره ی سیاسی و این به نظر شخصی من بی شائبه نیست با توجه به کثرت تبلیغات تلویزیونی برای رئیس جمهور فعلی و اینکه خیلی طرح ها را حتی نیمه تمام افتتاح می کند و با پخش مستقیم صدا و سیما روبرو می شود و در شبکه های اجتماعی با هشتگ #علی-برکت-الله  و #افتتاح-الکی مشهور است بنظر می رسد صدا و سیما بی طرف نبوده و تبلیغات زودهنگام خود را برای رئیس جمهور مستقر شروع نموده است و به همین منظور مناظره ی اقتصادی را اول قرار دادند تا نزدیک به انتخابات نباشد و رئیس جمهور روحانی کمتر متضرر شود .

8-کاندیدای پوششی:

پدیده ی کاندیدای پوششی که برای اولین بار در انتخابات ایران مطرح می شود به کاندیداتوری اسحاق جهانگیری اطلاق می شود که اصلاح طلبان برای دفاع و حمایت از روحانی و دولت او جهانگیری را مطرح نمودند و مقرر است ایشان به دفاع از حق روحانی در انتخابات تا آخر مناظرات باشد و در آخر هم به نفع روحانی کنار برود و این می تواند توهین به روحانی هم باشد یعنی روحانی نمداند در این 4 سال چه کرده که باید معاون اولش به دادن آمار و ارقام بپردازد و مسئله ی دیگر که مطرح است اینکه اگر اصلاح طلبان ببینند که روحانی از محبوبیت کافی برخوردار نیست از روحانی عبور کرده و کاندیدای پوششی مطرح شود و روحانی به نفع او کنار رود که محتمل نیست و بیشتر مورد اول مطرح است و باید دید چه اتفاقی قرار است بیفتد .



برنامه های بعدی در مقاله های بعدی خواهد آمد ممنون و سپاسگزار از همراهی شما.