بسم الله الرحمن الرحیم محضر مبارک رهبر معظم انقلاب اسلامی
حضرت آیت الله خامنه ای مد ظله العالی
با سلام و تحیات وافره
خداوند عزیز و عزت بخش را شاکرم که توفیق آن را نصیب کرد که پایان موفقیت آمیز و عزتمندانه مذاکرات هسته ای را به حضور ملت سربلند ایران و رهبر معظم انقلاب اسلامی اعلام نمایم. این توفیق الهی که حاصل حضور و استقامت تمام عیار ملت بزرگ ایران و هدایت رهبر فرزانه انقلاب بوده است، به برکت حماسه سیاسی مردم و انتخاب رویکرد تعامل سازنده با جهان، و در پی بیست و سه ماه تلاش مداوم در عرصه های اقتصادی و سیاست خارجی، ایران اسلامی را در تثبیت حقوق هسته ای خود به پیروزی رساند و شرایط را برای رفع تحریم ظالمانه و حرکت پرشتاب کشور در مسیر توسعه و پیشرفت و اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی فراهم نمود.
این دستاوردها وقتی حاصل شد که قدرتهای بزرگ متوجه شدند سلاح تحریم نه قادر است سرمایه اجتماعی را از بین ببرد و نه میتواند مانع از پیشرفت های ایران در عرصه هسته ای شود. رمز موفقیت ما در این عرصه، اتحاد و اجماع داخلی و تلاش و حرکت تحت ارشادات رهبر معظم انقلاب بود. این تجربه، بار دیگر اهمیت نقش بی بدیل رهبری به عنوان محور وحدت جامعه را در هدایت کشور در شرایط طوفانی نشان داد. این پیروزی بیش از همه، مرهون فداکاری های مردم شریف ایران، و بویژه شهدای مظلوم صنعت هسته ای است که پس از سال ها استقامت و شکیبایی، ثمره شیرین مجاهدتهای خود را خواهند چشید.
در حالی که دشمنان کشور در پی آن بودند که با پیش بردن پروژه ایران هراسی، کشور را در عرصه جهانی منزوی و آسیب پذیر کنند، ما نه تنها پروژه ایران هراسی را با شکست مواجه کردیم بلکه طی این فرایند، موقعیت بین المللی کشور چنان ارتقاء پیدا کرد که جامعه جهانی اکنون مشتاقانه در پی آن است تا در زمینه های مختلف وارد گفتگو و همکاری با ایران شود. این توافق به خوبی نشان داد که ما می توانیم در عین حفظ عزت کشور و با رعایت خطوط قرمز نظام، با قدرتهای جهانی وارد گفتگو شویم و با برخورداری از اعتماد به نفس مبتنی بر حقانیت مواضع و توانمندیهای دیپلماتیک، قدرتهای جهانی را به پذیرش مواضع منطقی خود ناگزیر سازیم. این دستاورد بی نظیر در تاریخ روابط بین الملل که همه قطعنامه های تهدیدآمیز شورای امنیت را در نتیجه مذاکره کنار می نهد و زمینه را برای همکاری بین المللی -حتی در حوزه هسته ای- می گشاید، درس بزرگی برای منطقه ما نیز به همراه دارد که راه حل مشکلات سیاسی منطقه نیز نه با تجاوز و کشتار و تروریسم، بلکه با مذاکره و مشارکت واقعی مردم به دست خواهد آمد.
امام خمینی(ره) در بخشی از وصیت نامه خود خطاب به وزرای امور خارجه ایران فرمودند:وصیت من به وزرای خارجه در این زمان و زمانهای بعد آن است که مسئولیت شما بسیار زیاد است، چه در اصلاح و تحول وزارتخانه و سفارتخانهها و چه در سیاست خارجی حفظ استقلال و منافع کشور و روابط حسنه با دولتهایی که قصد دخالت در امور کشور ما را ندارند و از هر امری که شائبه وابستگی با همة ابعادی که دارد به طور قاطع احتراز نمایید و باید بدانید که وابستگی در بعضی امور هر چند ممکن است ظاهر فریبندهای داشته باشد یا منفعت و فایدهای در حال داشته باشد، لکن در نتیجه، ریشة کشور را به تباهی خواهد کشید و کوشش داشته باشید در بهتر کردن روابط با کشورهای اسلامی و در بیدار کردن دولتمردان و دعوت به وحدت و اتحاد کنید که خداوند با شماست.
پایگاه بصیرت، وضعیت بحرانی منطقه خصوصاً در سوریه و عراق، حاکی از واقعیت تلخی است که می توان آن را «جنگ نیابتی» نامید. ایجاد فتنه و جنگ افروزی داخلی میان گروه های متضاد دینی و سیاسی، حربه ای است که غرب ومتحدانش از سال ها پیش در منطقه به کار گرفته اند. البته این ادعایی نیست که از سوی جبهه مقاومت مطرح شده باشد؛ اکنون اسناد فراوانی منتشر شده که سناریوی جنگ طائفه ای در منطقه را با اطلاعات تفصیلی بیان می کند. برای نمونه طبق اسنادی که از سوی برخی محافل اطلاعاتی درغرب منتشر شده است ظهور یک «امارت سلفی تندرو» برای انزوای نظام سوریه، طرحی بوده که از سال ها پیش توسط آمریکا، کشورهای خلیج فارس و ترکیه طراحی و اجرا شده است. طبق اسناد طبقه بندی نشده ایالات متحده، پنتاگون رشد احتمالی داعش را به عنوان نتیجه مستقیم این راهبرد پیش بینی کرده و هشدار داده این موضوع میتواند عراق را بی ثبات کند. اما به رغم این پیش بینی که حمایت کشورهای غربی، خلیج فارس و ترکیه از معارضان سوریه می تواند به ظهور «امارت اسلامی» در عراق و سوریه منجر شود، در اسناد منتشر شده نشانه ای از تصمیمی برای عقب گرد از سیاست حمایت از شورشیان سوری مشاهده نمی شود. بر عکس، در نظر حامیان شورش در سوریه، ظهور وتقویت القاعده در این کشور به عنوان فرصتی راهبردی برای انزوای بشار اسد توصیف شده است. یکی از اسناد پنتاگون نیز تاکید میکند سلفی ها، اخوان المسلمین و القاعده (در عراق) نیروهای عمده رهبری کننده شورش هستند و افزایش شورش در سوریه به طرز فزایندهای جهت گیری فرقه ای به خود گرفته و حمایت متنوع قدرتهای مذهبی و قبیله ای سنی ها در سراسر منطقه را جلب کرده است. در این سند تصریح شده بود امکان تشکیل امارت سلفی در شرق سوریه وجود دارد و این دقیقاً همان چیزی است که حامیان معارضه برای انزوای دولت بشار اسد می خواهند.
همچنین طبق سند طبقه بندی شده سری از سازمان اطلاعات ارتش آمریکا (DIA) در سال ۲۰۱۲، بدنه اصلی شورشیان ضد اسد در آن دوران، از اسلامگرایان وابسته به گروههایی مثل القاعده تشکیل شده بود که در نهایت داعش را تاسیس کردند. به رغم ادعای آمریکا مبنی بر مبارزه با القاعده، حمایت غرب و متحدانش از این گروه ها ادامه یافت. در یک بخش دیگر تحت عنوان «فرضیه های آینده بحران» گزارش سازمان اطلاعاتی ارتش آمریکا پیش بینی می کند که در مدت زمانی خاص، نظام سوریه بقا می یابد و کنترل این کشور را در اختیار خواهد داشت، اما بحران با اوج گرفتن جنگ های نیابتی ادامه خواهد یافت. این سند همچنین ایجاد منطقه حایل امنیتی تحت نظارت بین المللی مانند آنچه که در بنغازی لیبی اتفاق افتاد را پیشنهاد کرده است. در همین راستا چهار سال پیش یک گزارش سفارشی موسسه «راند کرپ» از ایالات متحده خواسته بود بر سر نبرد سنی و شیعی با جانبداری قاطعانه از رژیم های محافظه کار سنی علیه جنبش های شیعی (حزب الله، علوی ها، زیدی ها و...) سرمایه گذاری کند. در این سند تاکید شده قدرت و نفوذ ایران در خلیج فارس از طریق تقویت رژیم های رژیم های سنتی سنی محدود شود. گزارش «راند کرپ» تایید می کند که سیاست «تفرقه بیانداز و حکومت کن» که معروف به سیاست استعمار انگلیس است، امروز هم کاربرد زیادی دارد.
اسناد فوق که مشتی از خروار است ما را به نتیجه می رساند که ایجاد بحران به ویژه در منطقه خاورمیانه که بستر شکاف های قومی، طائفه ای وسیاسی در آن شدید است؛ جزء سیاست های راهبردی غرب خصوصاً آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن به ویژه رژیم صهیونیستی بوده و نبردهای نیابتی در همین چهارچوب شعله ور شده و متاسفانه همچنان تداوم دارد.
اهل ایرانم
روزگارم بد نیست
کشوری دارم من
که به اذعان خود غربیها
قدرت اول این منطقه است
چه کسی بود صدا زد تحریم؟!
چه کسی بود صدا زد لوزان!
سخن از افراط و سخن از تفریط است
من در این آبادی
دیپلماتی را دیدم
که همه اش میخندید
و رییسی که مرا اهل جهنم دانست
وبه من گفت که دلواپس چی هستی تو؟
رو به او کردم و با فرم ملیحی
که خودش میداند
همزبان گشتم و با او به سخن بنشستم
و برایش گفتم
آنچه را میدانم:
دل من آرام است
و دگر نیست دلم دلواپس
من خدایی دارم که دراین نزدیکی است
و دلم قرص به مردی است بزرگ
رهبری دارم من
رهرو راه علی(ع)
رهبری دارم من
که در این ورطه وانفسایی
و در این طوفانها
چشم در چشم دل او بستم
و دلم چون یک کوه
تکیه دارد به دل دریایش!
تو بگو یک ذره
تو بگو یک لحظه
نیستم دلواپس
چون که بعد از الله
که خدا حفظ کند آقا را
بگو ان شاءالله
چشم امید به دستان على دارم من
او بگوید همگى میجنگیم
او بخواهد همگى میمیریم
او اگر امر کند
انتقام فدک و کرب و بلا را یکجا
ما از این دشمن دون میگیریم!
حضرت آیتالله خامنهای در پیام نوروزی خطاب به ملت ایران، سال ۱۳۹۴ را سال «دولت و ملّت، همدلی و همزبانی» نامگذاری کردند. در این متن بر پایهی بیانات رهبر انقلاب به بررسی رمز موفقیت دولت، ثمره همدلی و فرصت سال ۹۴ پرداخته شده است.
* رمز موفقیت دولت
در متون علوم سیاسی براساس مبانی، نگرشها و تجربیات تاریخی تقسیمبندیهای گوناگونی از انواع حکومتها وجود دارد که طبق آن حکومتهای مختلف بشری از حیث مُدل و نحوهی حکومت کردن به انواع مختلفی تقسیم میشوند. اما رهبر انقلاب اسلامی تقسیمبندیای کلی از انواع حکومتها براساس نحوهی ادارهی آنها دارند[۱] و حکومتها را به سه دستهی اصلی تقسیم میکنند:
دستهی اول نظامهای پلیسی مانند سیستمهای استبدادی کمونیستی، سلطنتی و شبهسلطنتی با ویژگیهای خاص خود هستند و دستهی دوم دمکراسیهای غربی هستند که با تزویر و تبلیغات اداره میشوند. اما سومین مُدل، نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. از نگاه آیتالله خامنهای نظام اسلامی نمیخواهد و نمیتواند با دو شیوهی اول اداره شود و براین اساس «اعتماد و محبت مردم به نظام» از جایگاهی بنیادین در جمهوری اسلامی برخوردار است:
«یک نوع نظام هم نظامی است که با محبت و عطوفت مردم اداره میشود. باید مردم را مورد محبت و احترام قرار داد و به آنها اعتنا کرد، تا به دستگاه حاکمه وصل باشند و پشت سرش قرار گیرند. نظام ما تا حالا اینگونه بوده است؛ بعد از این هم باید اینطور باشد.»[۲]
از همین جا میتوان علت تأکید رهبر انقلاب بر مقولهی «اعتماد متقابل مردم و نظام» در پیام نوروزی سال ۹۴ را دریافت. رهبری در این پیام با اشاره به ظرفیتهای زیاد ملّت ایران و سیاستهای نظام برای تحقق آرزوهای بزرگ ملی، همکاریهای صمیمانه و همدلی بیشتر میان ملت و دولت را شرط عملیاتی شدن ظرفیتها و تحقق آرزوها دانسته و لازمهی شکلگیری این همکاری و همدلی را «اعتماد متقابل» معرفی کردند:
«اگر این همکاری صمیمانه [میان ملّت و دولت] از دو سو شکل بگیرد، یقیناً همهی آنچه را که جزو آرزوهای ما است دستیافتنی است و آثار آن را مردم عزیزمان به چشم خواهند دید... هرچه بین ملّت و دولت صمیمیّت بیشتر و همکاری بیشتر و همدلی بیشتری باشد، کارها بهتر پیش خواهد رفت. باید به یکدیگر اعتماد کنند؛ هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و تواناییهای ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.»[۳]
از منظر آیتالله خامنهای اعتماد مردم به نظام زمینهسازِ پشتیبانی آنها از حکومت را فراهم آورده و دستیابی به اهداف اسلامی را تضمین میکند:
«در حقیقت اعتماد مردم است که پشتیبانی آنها را به وجود میآورد؛ و پشتیبانی و اتصال مردم به دستاندرکاران نظام است که توفیق این حرکت اسلامی را با اهداف اسلامی تضمین میکند... مردم هستند که پشتیبان واقعی نظامند؛ این پشتیبانی، متوقف به اعتماد است و این اعتماد هم باید باقی بماند.»[۴]
در این نگاه «رمز موفقیت حاکمیت و قوای سهگانهی کشور» در همین پشتیبانی ملت از آنها نهفته است و هیچ عاملی نباید به اعتماد به عنوان زمینهسازِ این پشتیبانی ضربه بزند:
«رمز موفقیت دولت و قوّهی قضاییه و مقننه، در پشتیبانی قاطبهی ملت از آنهاست. هر حرکت و گفتاری که روح اعتماد مردم به این قوا و کارگزاران آن را متزلزل و در این پشتیبانی، اندک خللی وارد سازد، حرام شرعی و خیانت ملی است.»[۵]
* شرط تحقق شعار سال ۹۴
از سوی دیگر تأکید رهبر انقلاب بر عنصر «همدلی» که در شعار سال ۹۴ تبلور یافته امری بیسابقه نیست و ایشان در گذشته نیز از این موضوع به عنوان «نعمت بزرگ خدا» یاد کرده بودند:
«همه آحاد ملت و بخصوص مسؤولین کشور باید نعمت وحدت و اتّفاق و همدلی را - که خدای متعال آن را به ما ارزانی داشت - برای خود حفظ کنند و آن را به خطر نیندازند: «واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالّف بین قلوبکم فأصبحتم بنعمته اخوانا». برادری، احساس همگامی و همدلی، نعمت بزرگ خداست.»[۶]
اما شکلگیری و تقویت اعتماد متقابل بین ملت و دولت به عنوان شرط تحقق همکاری و همدلی بین ملت و دولت چگونه ممکن خواهد شد؟ رهبر انقلاب در پیام نوروزی خود به این سوال پاسخی شفاف دادهاند:
«هم دولت، ملّت را به معنای واقعی کلمه قبول داشته باشد و ارزش و اهمّیّت و تواناییهای ملّت را بدرستی بپذیرد، هم ملّت به دولت که کارگزار کارهای او است به معنای حقیقی کلمه اعتماد کند.»[۷]
* نتیجه همدلی و همزبانی
پذیرش جایگاه والای ملت و تواناییهای عظیم آن از سوی دولت و استفاده از این نیروی عظیم در مسیر پیشرفت کشور و حل مشکلات از جمله مسائل مهم در این زمینه است که بهخصوص در سال «اقتصاد و فرهنگ با عزم ملّی و مدیریّت جهادی» مورد تأکید دائمی رهبری بوده تا جایی که پیشرفت کارها را در صورت سپرده شدن آن به مردم میسر دانستند:
«تدبیر مسئولان در هر برههای از زمان در دوران جمهوری اسلامی، باید این باشد؛ کارها با تدبیر، با برنامهریزی، با ملاحظهی همهی ظرایف و دقایق در اختیار مردم گذاشته بشود؛ آنوقت کارها پیش خواهد رفت.»[۸]
این توجه به تواناییهای ملت صرفا به عنوان مسئلهای تبلیغاتی مطرح نمیشود بلکه براساس برآوردی دقیق و محاسبه شده از توانمندیهای ملت مورد تأکید قرار میگیرد:
«بارها این را گفتیم - اوائل از روی حدس و گمان میگفتیم، بعد آمارهای بینالمللی همین را تأیید کرد – که ما از لحاظ رتبهی استعداد انسانی، در رتبههای بالا هستیم؛ یعنی از متوسط جوامع بشری موجود دنیا خیلی بالاتریم؛ متوسط ما از متوسط دنیا بالاتر است. استعدادهای ما، جوانهای ما فوقالعادهاند.»[۹]
و براساس این برآورد از واقعیتهای کشور است که مسئلهی اتکاء به قدرت درونی به عنوان «کلید حلّ مشکلات کشور» به یکی از مهمترین مطالبات رهبر انقلاب اسلامی از دولت تبدیل میشود:
«در داخل کشور خیلی امکانات وجود دارد که اگر چنانچه نگاه ما - چه در زمینههای اقتصادی، چه در زمینههای فرهنگی، چه در زمینههای گوناگون دیگر - [ به آنها باشد و] اگر بتوانیم از این نیروهای داخلی استفاده کنیم، کلید حلّ مشکلات اینجا است؛ یعنی در درون کشور و امکانات داخلی کشور است که از اینها میشود خردمندانه بهرهبرداری کرد. اینها باید شناسایی بشوند. و این است که رتبهی ما را در دنیا بالا میبرد. در مناسبات بینالمللی سهم هر کشوری به قدر قدرت درونی او است؛ هر مقداری که واقعاً در درون اقتدار داشته باشد، سهمش از مجموعهی مناسبات بینالمللی به همان نسبت بالاتر است.»[۱۰]
از سوی دیگر مردم، جریانهای سیاسی و شخصیتهای متنفذ نیز وظیفهی کمک به دولت را بر عهده دارند:
«من از همهی جریانهای گوناگون سیاسی درخواست میکنم و اصرار دارم، و همچنین از همهی شخصیتهای متنفذی که دارای نفوذ کلمه هستند، دارای حوزهی تأثیرگذاری در میان ملت هستند، درخواست میکنم به مسئولین، به دولت، به رئیس جمهور کمک کنند تا انشاءالله بتوانند وظائف سنگینی را که برعهده دارند، بخوبی انجام دهند.»[۱۱]
* فرصت سال ۹۴
به نظر میرسد نامگذاری سال ۹۴ با شعارِ «دولت و ملّت، همدلی و همزبانی» فرصتی گران بها برای مجموعهی قوای کشور و به خصوص دولت به عنوان سکاندار اجرایی کشور از سویی و ملت ایران به عنوان «صاحبان کشور»[۱۲] از سوی دیگر است تا با تقویت عنصر اعتماد متقابل بین خود و شکلدهی هرچه بهتر و کاملتر فضای همکاری و همدلی گامهای مهم و بزرگی در مسیر پیشرفت بردارند که در این صورت کشور در مقابل توطئههای دشمن مصون خواهد شد:
«مصونیّت کشور، وابستهی به حضور مردم است؛ کم شدن فشارهای دشمنان، وابستهی به حضور مردم است، وابستهی به اتّحاد و انسجام مردم با نظام و با دستگاه جمهوری اسلامی و حسّ اعتماد متقابل بین مردم و مسئولین است. این حسّ باید روزبهروز تقویت بشود.»[۱۳]
[۱] - بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲۳/۰۵/۱۳۷۰
[۲] - بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲۳/۰۵/۱۳۷۰
[۳] - بیانات رهبر انقلاب اسلامی بهمناسبت حلول سال ۱۳۹۴ هجری شمسی
[۴] - بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۲/۱۲/۱۳۷۰
[۵] - پیام به نمایندگان مجلس و مردم ایران ۱۸/۱۰/۱۳۶۸
[۶] - بیانات در دیدار کارگزاران نظام ۲۵/۰۹/۱۳۸۰
[۷] - بیانات رهبر انقلاب اسلامی بهمناسبت حلول سال ۱۳۹۴ هجری شمسی
[۸] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان ۲۹/۱۱/۱۳۹۳
[۹] - بیانات در دیدار مسئولان نظام ۳۰/۰۴/۱۳۹۲
[۱۰] - بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت ۰۶/۰۶/۱۳۹۲
[۱۱]- بیانات در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اسلامی ایران ۱۲/۰۵/۱۳۹۲
[۱۲] - بیانات در دیدار مردم آذربایجان ۲۹/۱۱/۱۳۹۳
[۱۳] - بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم
توافقی که به ایران اجازه حرکت به سوی بمب هستهای میدهد، تعجیل نکنند.» در عین حال که رهبر ایران خواستار نابودی اسرائیل شده، گفته که «مخالف کشتار یهودیان در منطقه است.»
در ادامه مقاله آمده است: در واقع، رهبر ایران از همهپرسی سخن میگوید؛ اما معتقد است که «مقاومت مسلح، علاج مسئله است.» وی خواستار مسلح شدن کرانه باختری مانند غزه شده است. این درخواست، سیاست داخلی فلسطین را نیز منعکس میکند. ایران از حماس در غزه حمایت میکند. فتح که رقیب حماس است، بر کرانه باختری تسلط دارد. روز یکشنبه دولت کرانه باختری، حماس را به بمبگذاری در خانههای رهبرانش متهم کرد. روز دوشنبه نیز دو حادثه تروریستی علیه اسرائیلیها اتفاق افتاد که در نتیجه آن، یک زن کشته شد. آخر هفته، رهبر ایران در توئیتر منتسب به وی، خواستار «نابودی اسرائیل» شد. در عین حال، در این اظهارنظرها پافشاری شد که ایران به دیپلماسی در سایر مسائل متعهد است. در عین حال، به «9 مسئله کلیدی در مورد نابودی اسرائیل» پرداخت و نیز گفته شد که ضروری است با حضور همه ساکنان اصلی فلسطین، همهپرسی برگزار شود و مهاجران یهودی حق شرکت در این همهپرسی را ندارند. این در حالی است که تاریخ منطقه، هزارانساله است و موجهای مهاجرت و تبعید بیشمار بوده است. مطابق نظرسنجی ماه ژوئیه که مؤسسه واشنگتن انجام داد، بیشتر فلسطینیها در غزه، مخالف راهحل دوکشوری و خواهان نابودی اسرائیل هستند که البته این هدف با منشور حماس که در آن بر نابودی اسرائیل تأکید شده، منطبق است. نظرسنجی ماه ژوئیه مؤسسه دیالوگ نشان داد که بیشتر اسرئیلیها از راهحل دوکشوری حمایت میکنند.
در پایان مقاله آمده است: باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا، بهتازگی نامهای به رهبر ایران درباره همکاری در جنگ علیه داعش نوشت. ماهیت این نامه، پرسشهایی را برانگیخته از جمله اینکه آیا موضعگیری اوباما در برابر ایران منعطف شده است؟ مقامات آمریکایی پافشاری میکنند که واشنگتن اقدامات نظامی را با ایران هماهنگ نمیکند. اوباما در برنامه «در پیشگاه ملت» به شبکه سیبیاس گفت: «ما به آنها (ایرانیها) اجازه میدهیم بدانند که ما مزاحمتی برای آنها نداریم. ما بر دشمن مشترک خود متمرکز شدهایم؛ اما هیچ طرح جنگی مشترک یا هماهنگی وجود ندارد و نخواهد داشت.» در عین حال، تنشهای میان نتانیاهو و اوباما سبب شده که جو بایدن، معاون رئیسجمهور، به دنبال رفع این اختلافات باشد. وی در سخنرانی در فدراسیونهای یهودی آمریکای شمالی گفت: «مانند تمام دوستان نزدیک، ما با یکدیگر صادقانه صحبت میکنیم. ما با یکدیگر اختلاف نظر داریم. ما یکدیگر را دوست داریم... ما به ایران اجازه نخواهیم داد به تسلیحات هستهای دست یابد.»
: پاسخ مطالبی که در یادداشت فوق، جانبدارانه به نفع رژیم صهیونیستی آمده، در مسائل زیر است:
1- رژیم صهیونیستی دارای سلاح هستهای است، در حالی که حق ندارد چنین سلاحی را داشته باشد، ضمن اینکه به عضویت آژانس بینالمللی انرژی اتمی هم در نیامده است.
2- رژیم صهیونیستی به هر بهانهای به مناطق فلسطینی حمله و آنجا را غصب میکند و دست به کشتار فلسطینیان میزند. آخرین مورد آن، جنگ 50 روزه است که در آن بیش از دو هزار فلسطینی بیگناه را به شهادت رساند.
3- بخش زیادی از ساکنان سرزمینهای اشغالی متعلق به این سرزمین نیستند و با فریب و نیرنگ به آنجا مهاجرت کردند.
4- حق طبیعی فلسطینیان برای دفاع از خود، مسلحشدن است.
5- رژیمی که غاصب است و به هیچ قاعده انسانی پایبند نیست و از نظر تاریخی، موجودیتی در منطقه ندارد، طبیعتاً باید از بین برود.