در
حالی که اصلاح طلبان با تیترهای ریز و درشت در تنور اختلافات اصولگرایان می
دمند، اخبار متعددی از تلاش بزرگان این جبهه جهت دستیابی به وحدت به وسیله
روزنامه های کثیرالانتشار حکایت می کنند.
در این رابطه روزنامه «شرق» ضمیمه نخستین روز هفته خود را با عنوان
«کلاف ائتلاف» به مناسبات حامیان دولت و اصولگرایان اختصاص داد و در
یادداشتی با عنوان «واگرایی اصولگرایان» نوشت: «اردوگاه اصولگرایان دو سال
پس از انتخابات خرداد 88 همچنان آبستن تحول و تغییر است اگر چه از شورای
شهر دوم به این سوی اصولگرایان با هر انتخابات پای خود را در قدرت محکم تر
کردند، اما چه کسی است که نداند اصولگرایی به مسیری برای انشعاب و کثرت
تبدیل شد. این واقعیتی است که اردوگاه اصولگرایان ایرانی را به تسخیر خود
در آورده است. وضعیت اصولگرایان را در این دو سال هر چه بود نمی توان وحدت
نامید. صحنه اردوگاه اصولگرایی به این ترتیب چنین مختصاتی دارد؛ اصولگرایان
سنتی از جنس ناطق نوری در برابر اصولگرایان سنتی از جنس محمدرضا باهنر،
اصولگرایان سنتی از جنس ناطق و موتلفه در بین اصولگرایان جوان از جنس
ایثارگران و احمدی نژاد و اصولگرایان جوان افروغ و آبادگران مجلس در برابر
اصولگرایان جوان احمدی نژاد و حامیان»
این در حالی است که در همین روز (شنبه 11 تیر) «رسالت» «همگرایی
اصولگرایان با سازوکار 7+8» را با حروفی نسبتاً درشت به تیتر دوم خود تبدیل
کرد و نوشت: «سازوکار حقوقی اصولگرایان برای ائتلاف در انتخابات مجلس نهم
با محوریت کمیته هفت نفره روز به روز کامل تر می شود.»
به نوشته این روزنامه به زودی هشت نفر به هیئت هفت نفره اضافه می شوند.
این هشت نفر نمایندگان سه بلوک مطرح اصولگرا یعنی جبهه پیروان خط امام و
رهبری، ایثارگران انقلاب اسلامی و رایحه خوش خدمت هستند که به علاوه دو
نماینده از طرف لاریجانی و قالیباف مجموعاً هشت نفر را تشکیل می دهند.
«کیهان» یک روز بعد از شتاب گرفتن مذاکرات انتخاباتی اصولگرایان خبر
داد و در یک گزارش تحلیلی نوشت: «همه اصولگرایان در این باره که مرز بندی
با فتنه 88 و جریان انحرافی شرط لازم فعالیت سیاسی برای انتخابات آتی است،
اتفاق نظر دارند.»
دوشنبه بار دیگر تلاش برای بزرگنمایی در اختلافات درونی اصولگرایان
توسط روزنامه های وابسته به اصلاح طلبان نظیر «مردم سالاری» و «آرمان» آغاز
شد که کناره گیری ولایتی از کمیته انتخاباتی سه نفره اصولگرایان را به
تیترهای اول و دوم خود درآورده بودند و روزنامه «همبستگی» هم در سر صفحه
خود «سازوکار وحدت اصولگرایان جامع نیست» را تیتر کرد.
این خبر در حالی سبب شده بود تا اصلاح طلبان با ضرس قاطع از عدم وحدت
اصولگرایان خبر دهند که روزنامه هایی چون «جوان» و «رسالت» رسماً خبر کناره
گیری دکتر ولایتی را تکذیب کرده بودند.
«رسالت» ضمن تکذیب این خبر «تقسیم بندی درون اصولگرایان وجود ندارد» را
به نقل از حبیب الله عسگر اولادی تیتر اول خود کرد و افزود: «در خصوص
تقسیم بندی جریان اصولگرایی از سوی برخی از افراد و جریانات به اصولگرایی
سنتی، مدرن و لیبرال گفت اصولگرایی یک طیف وسیع سیاسی می باشد که ظرفیت های
زیاد و متفاوتی را در جامعه سیاسی ایران پدید آورده است و اعتقاد به خط
امام و رهبری، التزام به قانون اساسی، اسلام و احکام حیات بخش قرآن از
ویژگی های اصلی گروه ها، احزاب و رجال سیاسی طیف اصولگرایی می باشد.»
سه شنبه «استقبال جامعه مدرسین از فعالیت وحدت بخش اصولگرایان» توسط
روزنامه «جوان» تیتر شد و در خبر دیگری از قول غلامعلی حداد عادل نوشت: «سه
جریان اصولگرا همچون انتخابات گذشته با کنار گذاشتن مخالفت ها لیست واحدی
در انتخابات آینده به نام اصولگرایان ارائه خواهند داد.»
چهارشنبه هم وحدت اصولگرایان از زبان رئیس مجلس تیتر«رسالت» و «ملت ما»
شد که گفته بود: آیات مهدوی کنی و یزدی محوریت اصولگرایان را پذیرفته اند.
این روند در روز پایانی هفته نیز ادامه داشت؛ چنانچه «مردم سالاری» در
تیتر اول خود «احمدی نژاد با اصولگرایان به اتحاد انتخاباتی نمی رسد» را
برجسته کرد و «روزگار نو» با حروف درشتی از بازگشت جناح راست به هاشمی خبر
داد.
این در حالی بود که روزنامه های «کیهان»، «جوان» وحدت اصولگرایان را
برجسته کرده و اولی با اشاره به کمیته وحدت اصولگرایان نوشت: «عناصری در
داخل و خارج کشور برای تفرقه در میان اصولگرایان تلاش می کنند.» و دومی
(جوان) در گزارشی تحلیلی از آرایش انتخاباتی احزاب تحت عنوان «اصولگرایان و
چشم انداز بهارستان 9» می نویسد: «تجربه موفق تشکیل سازوکار جبهه متحد
اصولگرایان در انتخابات گذشته تجربه بسیار گرانقدری است که افراد و احزاب
حاضر در این جبهه می توانند با استفاده از نقاط مثبت آن و زدودن نقاط منفی
به وحدتی حداکثری طی چند ماه آینده دست یابند و مسلماً چنانچه این امر به
خوبی پیش برود با توجه به شرایط سیاسی جامعه و عدم اقبال به اصلاح طلبان،
اکثریت مجلس آینده نیز جناح اصولگرا خواهد بود.»حسین عبداللهى فر
سه تیتر نخست سه
روزنامه در اولین روز هفته از سه جبهه انتخاباتی خبر داشتند که پیش از آنکه
محتوای آنها مهم باشد، بیانگر داغی این گونه خبرها در هوای گرم تیرماه
است، اما دو پیام بسیار مهم دیگر این تیترها یکی غفلتی است که در سایه
پرداختن به جریان انحرافی از فتنه گران 88 صورت گرفته و پیام مهم دیگر این
است که در سایه این فضا، جریان فتنه توانسته با کمک به اصولگرایان در
بزرگنمایی جریان انحرافی به انشقاق میان اصولگرایان و پیدا کردن زمینه ای
برای وحدت اصلاح طلبان دست یابد.
از سه تیتر انتخاباتی، یکی مربوط به جبهه اصولگرایان است که روزنامه
«رسالت» به آن پرداخته و در تیتر اول خود با حروف درشتی می نویسد: «همدلی
اصولگرایان زیر چتر ولایت فقیه»
این روزنامه به نقل از «حسین سبحانی نیا» عضو فراکسیون کمیسیون مجلس
افزود: «آیت الله مهدوی کنی طی سخنانی به اتحاد و همدلی میان جریان اصولگرا
اشاره کرد و گفت همگی باید زیر چتر ولایت فقیه حرکت کنند چرا که اتحاد و
همدلی با تبعیت از ولایت فقیه محقق خواهد شد.»
تیتر دوم به اصلاح طلبان باز می گردد که «آرمان» (شنبه 4 تیر) با تیتر
کردن سخنان محمدرضا خاتمی مطرح ساخته و در واکنش به خبر دیدار محرمانه علی
لاریجانی با برخی اصلاح طلبان برای شرکت در انتخابات آینده می نویسد:
«اصلاح طلبان نیاز به واسطه ندارند.»
این روزنامه تیتر دوم خود را نیز به «استراتژی اصلاح طلبان در انتخابات
مجلس» اختصاص داد و به نقل از صادق زیباکلام نوشت: «اولین و مهم ترین گام
ایجاد یک انسجام، انضباط و سازماندهی اولیه است. اصلاح طلبان باید با یک
صدای واحد در مورد انتخابات صحبت کنند این جوری نباید شود که مثلاً آقای
خاتمی صبح یک مطلبی بگوید و بعد از ظهر لیدر فراکسیون اصلاح طلبان در مجلس
چیز دیگری بگوید. یکی بگوید شرکت می کنیم، یکی بگوید شرکت نمی کنیم، سومی
یک شرایط بگذارد، چهارمی شرط دیگری اعلام کند.»
«آرمان» همچنین در ستون نگاه خود تحت عنوان اصلاح طلبان و انتخابات به
علت سکوت اصلاح طلبان در شرایط فعلی اشاره کرد و نوشت: «علت سکوت اصلاح
طلبان این است که وقتی فضا مناسب نیست گاهی سخن گفتن جز این که دردی را
درمان نمی کند مشکلاتی را هم ممکن است ایجاد کند. دوم این که به هر صورت
این صدا شنیده نمی شود و طبیعتاً صحبت کردن کار عبثی خواهد بود و در عین
حال به نظر می رسد به شرایطی در کشور رسیده ایم که گاهی اوقات به خاطر این
که جریان مقابل عملکردش را مورد بهانه قرار ندهد سکوت کردن بهتر است.»
تیتر سوم را «تهران امروز» با درج جمله «حلقه انحرافی در محاصره قانون»
عیان کرد و نوشت: «اکنون حلقه اطراف لیدر جریان انحرافی روز به روز تنگ تر
از قبل می شود و با بازداشت یکی از نزدیک ترین یاران او به نام «محمد شریف
ملک زاده» پیش بینی می شود افرادی هم از بیم بازداشت، لیدر جریان انحرافی
را هم تنها بگذارند. اگر لیدر جریان انحرافی را دارای دو بال فرض کنیم که
یکی ملک زاده و دیگری بقایی است اکنون یک بال از حرکت ایستاده و بال دیگر
هم با توجه به حکم چهار سال انفصال از خدمت و تخلفات در منطقه آزاد که
الهیان به آن اشاره کرده است هم توان یاری ندارد.»
این روزنامه همچنین در یادداشتی با عنوان «مسئولان و انحراف اطرافیان»
می نویسد: «در طول تاریخ ثابت شده فرهنگ اصیل عامه مردم اجازه فعالیت به
جریان های انحرافی را نداده و اگر مردم احساس کنند جریانی خواسته یا
ناخواسته راه انحراف را در پیش گرفته است دیر یا زود نسبت به آن واکنش نشان
داده و به حاشیه خواهند راند.»
در کنار این اخبار انتخاباتی که فضای زیادی از مطبوعات را به خود
اختصاص داده است روزنامه «کیهان» در همین روز نخست هفته، اذهان را متوجه
نکته مهم دیگری کرد و به نقل از وزیر اطلاعات نوشت: «جریان انحرافی نباید
موجب غفلت از فتنه 88 شود.»
این روزنامه با تأکید بر این که پیوند اصلاح طلبان آمریکایی با منافقین
در فتنه 88 به هیچ وجه فراموش شده نیست، سرمقاله روز بعد خود را به این
موضوع اختصاص داد و تحت عنوان «از بنی امیه تا بنی فتنه» نوشت: «اکنون باید
از این حامیان فتنه 88 و نان به نرخ روزخورهای حرفه ای پرسید، آیا کسانی
که بلافاصله پس از مشاهده اولین نشانه های انحراف به مقابله با آن برخاسته
اند قابل ملامت هستند یا شما که از نوک پا تا فرق سر در فتنه آمریکایی -
اسرائیلی 88 فرو رفته بودید و با مشاهده صدها سند غیر قابل انکار از
وابستگی سران و عوامل فتنه و مثلت آمریکا، انگلیس و اسرائیل نه فقط زبان به
کام کشیده بلکه با همه توان در خدمت بیگانگان قرار گرفته بودید؟»
مدیر مسئول کیهان در ادامه از حامیان فتنه 88 می پرسد: «مگر جریان
انحرافی چه می گوید و چه می کند که شما هزاران برابر زشت تر و پلشت تر از
آن را نگفته و نکرده اید؟ لطفاً خود را به آن راه نزنید مدیریت جریان
انحرافی و جریان فتنه 88 یکی است، این طور نیست؟»
در همین زمینه یک روز بعد روزنامه «تهران امروز» از «مذاکره انتخاباتی
جریان انحرافی و فتنه» خبر داد و از قول جانشین نماینده ولی فقیه در سپاه
نوشت: «در آینده وحدتی بین جریان فتنه و انحراف شکل خواهد گرفت، چهره های
شاخص جریان فتنه با صد نفر برای انتخابات آینده مجلس مذاکره کرده اند، 18
نفر از این صد نفر اعلام کرده اند که رئیس جریان انحرافی نیز با آنها
مذاکراتی داشته است.»
«رسالت» یک روز بعد در همین زمینه در یادداشتی با عنوان «توطئه
اصولگرایی ناب و اصولگرایان ناباب» می نویسد: «توطئه ایجاد شکاف و نقار
اصولگرایان با ایده تفکیک اصولگرایان مدرن و سنتی یا اصولگرایی ناب با
اصولگرایی ناباب با اظهارات اخیر سیدمحمد خاتمی که سایت مشرق آن را در
روایت خود از گوشه و کنار سیاست درج کرده وارد مرحله جدیدی شده است. محمد
خاتمی در این جنگ روانی و تبلیغات معکوس در جمع تعدادی از اصلاح طلبان نسبت
به ظهور جریان ناب اصولگرایی در انتخابات آینده مجلس احساس خطر و نگرانی
کرده و گفته است برای بازگشت به قدرت ما نباید اجازه دهیم روابط سیاسی در
کشور از دو طیف چپ و راست و یا اصولگرا و اصلاح طلب خارج شود.»
توسعه تکنولوژیک
نه تنها مرزهای ملی را نرم و جهان را کوچک کرده بلکه بسیاری از معادلات
سنتی گذشته را به هم ریخته و نوع روابط و رویارویی ها را دگرگون کرده است.
از زمان شکل گرفتن نظریه های نظام بین الملل، تئوری ای که متعلق به واقع
گرایان بود به جز در سال های میانی دو جنگ جهانی (1940- 1920) بر دیگر
تئوری های کلان بین المللی که متعلق به ایده آلیست ها بود، غلبه داشت، اما
رشد حیرت آور تکنولوژی به خصوص در زمینه رسانه و اینترنت، بسیاری از اندیشه
های واقع گرایان را با پرسش های بنیادی مواجه کرده است. زیرا مرزها و
حاکمیت به گونه های مختلف از دست دولت ها خارج شده و کشورهای قدرتمند بدون
اینکه متهم به دخالت در امور داخلی دیگران شوند، از طریق فضای سایبر در
آنها نفوذ کرده و شروع به تخلیه اطلاعاتی و تخریب برنامه های شان می کنند.
این مسئله سبب شده تا اصطلاح جنگ سایبری که در فضای مجازی انجام می شود
و از زیر مجموعه های جنگ نرم است، سر زبان ها افتاده و در دنیای واقعی
نتیجه لازم را به مهاجمان بدهد. بسیاری از تحلیلگران بر این اعتقاد هستند
که کشورهای قدرتمند و آن طیف از دولت هایی که در محور قدرت جهانی قرار
دارند برای به شکست کشاندن رقیب خود به جای کشیدن ماشه سلاح های غول پیکر و
قدرتمند، از دکمه های کامپیوترهای شان بهره بگیرند.
در جنگ های سنتی و مدرن داشتن قدرت لازم، بهره مندی از تاکتیک های نوین
و همچنین کسب اطلاعات مورد نیاز از تاکتیک های جنگی دشمن، بزرگ ترین عوامل
پیروزی محسوب می شد. جنگ سایبری به عنوان جنگ های پست مدرن، همه این عناصر
را یک جا در اختیار صاحبان تکنولوژی قرار می دهد. متفکرترین استراتژیست
های دنیای جدید بر این اعتقاد هستند که آمریکا و حتی دیگر کشورهای قدرتمند
نظام بین الملل در برابر دشمنان خود، پیش از پیروزی در دنیای واقعی، آنها
را در محیط مجازی شکست می دهند. زیرا همزمان قدرت لازم (تکنولوژی برتر)،
تاکتیک های نوین (فضای پیچیده سایبر) و اطلاعات مورد نیاز از برنامه و توان
رقیب (تخلیه اخبار محرمانه از طریق هکرهای فوق حرفه ای) را در اختیار
دارند.
بنابراین در شرایطی که برای جلوگیری از حملات سایبری به مراکز حساس و
محرمانه دیگر کشورها که عموماً از سطح توسعه کمتری برخوردارند، هیچ منع
قانونی وجود ندارد، تنها راه گریز از هدف قرار گرفتن چنین حملاتی، افزایش
امنیت سایبری در نهادهای محرمانه و همچنین پیشرفت در تکنولوژی های نوین
است.
بین جنگ های واقعی و مجازی تفاوت عمده ای وجود دارد. مهم ترین آنها این
است که در جنگ های واقعی، تکنولوژی و قدرت نظامی عمدتاً در دست قدرت های
بزرگ است. این کشورها عموماً اطلاعات لازم نظامی را در اختیار دیگر کشورها
قرار نمی دهند. در حال حاضر دو کشور روسیه و آمریکا که از هر دو به عنوان
ابرقدرت نظامی یاد می شود، هیچ کدام از اطلاعات ریز نظامی یکدیگر با خبر
نیستند و عموماً تسلیحات شان از تفاوت های ساختاری وسیعی برخوردار است. این
خصیصه در دیگر کشورها نیز وجود دارد. بنابراین اطلاعات مورد نظر هیچ گاه
در اختیار کشورهایی که از قدرت کمتری برخوردار هستند قرار نمی گیرد از این
رو به لحاظ نظامی عموماً ضعیف تر نگه داشته می شوند.
اما فضای سایبر تقریباً متفاوت است به گونه ای که آمریکا، انگلیس و ...
در سطح بین المللی و رژیم صهیونیستی در سطح منطقه ای نسبت به این جنگ و
حملات ویرانگر سایبری احساس خطر می کنند. زیرا دیگر کشورها که حتی از قدرت و
توان تکنولوژیک پایین تری برخوردار هستند توانایی کسب ابزارها و روش های
آن را دارند. چندی پیش روزنامه انگلیسی گاردین نوشت که بریتانیا در حال
آماده سازی یک گونه جنگ افزار است که برای حمله علیه کامپیوترها به کار می
رود.
همزمان روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال نیز نوشت که آمریکا هرگونه
حمله به سیستم ها و زیرساخت های کامپیوتری خود را با عملیات نظامی پاسخ
خواهد داد. یک مقام عالی رتبه نظامی واشنگتن گفته است که اگر هر کشوری به
شبکه های اینترنتی آمریکا حمله کند، پاسخش کمتر از حمله موشکی نخواهد بود.
پنتاگون نیز که «لئون پانتا» را به عنوان یک فرد حرفه ای در زمینه امنیتی -
اطلاعاتی در رأس خود می بیند، به دنبال آماده کردن استراتژی جدید سایبری
به منظور جلوگیری از حملات مجازی است. چنین مواضع و تهدیدهایی نشان می دهد
که کشورهای قدرتمند به شدت از فضای سایبری که خود مولد آن بوده اند احساس
خطر می کنند. این روزها کمتر کسی است که از حمله هکرهای چینی به کامپیوترها
و فضای مجازی آمریکا و هک کردن سیستم ها و تخلیه و تخریب اطلاعات محرمانه
آن چیزی نشنیده باشد، اما آیا آمریکا به دنبال حمله موشکی به چین است؟
واشنگتن و دیگر کشورهای توسعه یافته که احتمالاً تا کنون در چند نوبت مورد
هجوم هکرهای قدرتمند دیگر کشورها قرار گرفته اند در بهترین حالت می توانند
در همان فضای مجازی به جنگ خود ادامه دهند که البته بسیاری از اطلاعات آن
محرمانه باقی مانده و به گوش هیچ مخاطبی نمی رسد. در سطح منطقه ای نیز رژیم
صهیونیستی که از جمله متخصصان و فعالان جنگ سایبری است، ترس خود را از
حملات تلافی جویانه مخفی نکرده است. «یوال دسکین»، رئیس سابق امنیت عمومی
رژیم صهیونیستی (شاباک) در کنفرانسی در خصوص جنگ الکترونیک که در مرکز
پژوهش های امنیت ملی در دانشگاه تل آویو انجام شد، قویاً در این باره هشدار
داد و گفت: سخن ما در مورد یک تهدید حاشیه ای نیست بلکه یک واقعیت موجود
است. بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر این رژیم نیز در همین کنفرانس تأکید کرد
که پیشرفت سریعی که در حوزه سایبری رخ می دهد ما را از چند جهت از جمله
هوا، امنیت، بانک ها و ارتباطات در معرض حملات قرار می دهد. بنابراین ایجاد
موازنه بازدارندگی دشوار است چون هویت مهاجم در زمان هجوم یا پس از آن
مشخص نیست، موضوع امنیت بسیار پیچیده است از این رو ما مدت های طولانی است
که به چگونگی دفاع از دستگاه های مرکزی خود در مقابل حملات الکترونیکی فکر
می کنیم.رضا اشرفى