دعوت از سید علی محمد دستغیب به مناظره

 قبل از عنوان خبر قابل ذکر است جنتی از شاگردان آیت الله نجابت و مدیر حوزه علمیه شهدای شیراز است . 

و قبل از مشاهده سخنان حجه الاسلام جنتی من نظر خودمو اول می گم :  

در مورد دعوت به مناظره ، آیت الله دستغیب دو راه بیشتر نداره یا قبول کنه یا نکنه . پس :  

۱- اگه قبول کرد ، چون جوابی در مقابل اسناد و احادیث و روایات و منطق برادران حوزه علمیه نداره پس شکست می خوره چون حرفها و بیانات و منطق آقای سید علی محمد دستغیب رو دیدم و شنیدم این حرف رو به صراحت می زنم چون ایشون اگه بخواد با من هم مناظره کنه کم میاره  !!!!! 

۲- اگه قبول نکنه هم شکست خودش رو اعلام کرده . 

پس در هر دو صورت نامبرده را مردود و شکست خورده اعلام می نماییم !!!! 

حجت‌الاسلام حجت‌الله نوروزی‌جنتی با تأکید بر لزوم پیروی از رهبر معظم انقلاب در مورد چگونگی پاسخگویی به شهبه‌افکنان اظهار داشت: از آنجا که رهبری معتقدند باید به افراد شبهه‌افکن به طور کامل عاملانه و قرآنی پاسخ داده شود بنابراین علی‌محمد دستغیب را به مناظره دعوت می‌کنیم تا بدون هیچ‌گونه درگیری این مسئله را به جامعه اثبات کنیم. 
دستغیب اظهاراتی در مورد تفاوت ولایت فقیه با ولی فقیه داشته اما این اظهارات و آوردن مصادیق، بدون ملاحظه اسناد و مدارک قرآنی و روایی است. 
پاسخ به شبهه‌افکنی برخی افراد باید طبق نظر رهبر معظم انقلاب که بر اساس علوم قرآنی است صورت پذیرد بنابر این دفاع از حقانیت، حقی است که به طور کامل روشن بوده و یک تکلیف همگانی برای افراد متخصص است.
دستغیب ولایت امام راحل (ره) را مطلقه و مورد عنایت خداوند و تکوینی می‌داند و اقبال عمومی از امام خمینی (ره) را کاشف و حاکی از این عنایت می‌شمارد اما در عمل شاهد تناقض رفتارهای وی هستیم.
پس از شهادت شهید محراب آیت‌الله دستغیب را به یاد بیاورید، دستغیب که ولایت امام خمینی (ره) را یک ولایت تکوینی می‌دانست چرا در مقابل فرمان و دستور ولایت الهی که به قول خودش ولایت تکوینی است، ‌مبنی بر انتصاب نماینده امام در استان فارس مخالفت کرد و سالیان بسیاری نسبت به نماینده امام (ره) موضع‌گیری شدید داشت. 
در رفتار علی‌محمد دستغیب تناقض‌های فراوانی دیده می‌شود که به دوران اخیر باز نمی‌گردد چرا که اگر در گفتار و سخنرانی‌ها و عکس‌العمل‌های وی دقت کنیم به عدم ثبات شخصیتی او پی می‌بریم. 
کسی که اعتقاد به ولایت مطلقه داشته باشد، عقل، شرع و عرف حکم می‌کند مطیع فرمان ولی فقیه باشد چرا که ولایت مطلقه به قول علی‌محمد دستغیب تکوینی و مورد تفضل خداوند است.
جنتی با اشاره به برخی اظهارات شبهه‌افکن دستغیب در سال‌های دهه 60 بیان داشت: اگر علی‌محمد دستغیب به این ولایت اذعان و اعتقاد دارد و داشته است،‌ بدون مقاومت و سرسختی باید فرمان‌ها و انتصابات‌ امام راحل (ره) را اطاعت می‌کرد و این در حالی است که در دهه 60 به طور دقیق رفتارهای وی خلاف این موضوع را ثابت کرد. 
علی‌محمد دستغیب نه تنها انتصاب نماینده امام خمینی (ره) را در استان فارس قبول نداشت و مورد بی‌مهری قرار داد بلکه خودش برای اعتراض و به عبارتی حق به جانبی خود به همراه علی‌اصغر دستغیب خود را به جماران رساند و با آنکه مورد عتاب قرار گرفت بعد از بازگشت باز نیز به مخالفت خود ادامه داد.
چگونه می‌توان رفتارهای ضد و نقیض علی‌محمد دستغیب با گفتارش را همسان دانست، زمانی که برای طلاب و روحانیت اظهارات وی مملو از تناقض است.
جنتی با اشاره به تأکید بنیانگذار انقلاب اسلامی بر وحدت مردم خاطرنشان کرد: اگر امام راحل (ره) ولایت مطلقه را با کشف و حکایت از اقبال عمومی تکوینی داشت چرا علی‌محمد دستغیب بر خلاف دستور امام خمینی (ره) مبنی بر تبعیت از نمایندگی و وحدت کلمه باز نیز به طبل افتراق و جدایی کوبید.
علی‌محمد دستغیب ولایت امام خمینی (ره) را به دلیل اقبال عمومی مطلقه می‌داند اما ولایت رهبری معظم انقلاب را به دلیل رأی شخصی مطلقه نمی‌داند.
مدیر حوزه علمیه شهدای شیراز تصریح کرد: آیا اقبال عمومی و به عبارتی بیعت عمومی حکایت از نظر خداوند دارد اما اقبال، بیعت و رغبت بیش از 100 مجتهد،‌ فقیه و استقبال میلیونی هر شهرستان هنگام ورود رهبری حکایت از نظر خداوند ندارد.
باید به علی‌محمد دستغیب توصیه کرد که مراقب توجیهات نفسانی باشد چرا که این اظهارنظر وی بی‌انصافی، بی‌اطلاعی از قرآن، اخبار و تاریخ است. 
اگر بیعت عمومی ملاک نظر خداوند است چرا خداوند بیش از 80 مورد در قرآن کریم اکثریت را لایشعرون، لایعقلون، لایعلمون و ... خوانده است.
اگر بیعت عمومی ملاک نظر و توجه خداوند است پس علی‌محمد دستغیب داستان ظلم عظیم بیعت عمومی در سقیفه بنی ساعده را چگونه توجیه می‌کند.
علی‌محمد دستغیب از راز سنت الهی و تاریخ انبیا آگاه و باخبر است که خداوند برای ابلاغ پیام و دستورات از عامه مردم استفاده می‌کرد یا از افراد مقرب و خاص خود. 
چگونه می‌شود که آقای دستغیب در «ما نحن فیه» از اقبال عمومی استفاده می‌کنید و برای شما رغبت و اقبال عمومی حکایت از نظر خداوند دارد اما اقبال و بیعت بیش از 100 فقیه که نمایندگان این ملت هستند و در واقع اجماع علمای شیعه به حساب می‌آیند مورد نظر خداوند نیست.