قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)
قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)

۱۳ آبان درس بزرگ استکبارستیزی


 بصیرت


۱۳ آبان سال ۵۸ و تسخیر لانه جاسوسی امریکا هم دارای دستاورد هایی بزرگ است و هم دارای درس هایی که نباید از یاد برد:کوتاه کردن دست امریکا از کشور ، جلوگیری از جاسوسی سازماندهی شده و گسترده که مرکز آن در سفارت امریکا قرار داشت ،‌مشخص شده آرمان انقلاب اسلامی ایران برای تمام دنیا و از همه مهم تر شکستن هیمنه امریکا در جهان.
بعد از پیروزی انقلاب ، تنها پایگاهی که در داخل ایران برای امریکایی ها باقی مانده بود سفارت این کشور بود ،‌مکانی که تبدیل به یک ساختمان مجهز جاسوسی شده تا مرکز اصلی توطئه بر علیه ایران باشد
جلوگیری از تعمیق انقلاب با نفوذ در مناطق کلیدی و حساس انقلاب اسلامی ، بحران آفرینی ،‌تضعیف نیروهای اصیل انقلاب و جایگاه و شخصیت حضرت امام و همچنین ایجاد شکاف میان رهبری و مردم برنامه هایی بود که افسران سازمان سیا (CIA)  در این لانه جاسوسی دنبال می کردند 
در برهه وقوع حادثه مهم ۱۳ آبان یعنی سال ۵۸ دولت موقت سیاست خارجی خود را ابراز تمایل به ارتباط مجدد با امریکا قرار داد و به صورت علنی و غیر رسمی به دنبال این راهبرد حرکت کرد.
بازرگان در اقدامی تأمل برانگیز اکثر اعضای دولت موقت را از جناح لیبرال انتخاب کرد و درهای دولت موقت را تقریباً بر روی دیگر نیروهای انقلاب بست. لیبرال‏ها تضاد اصلی و عامل مهم مبارزه و انقلاب را استبداد داخلی و نه استعمار خارجی می‏دانستند و علاوه بر آن اعتقاد به تغییر بنیادین در ساختار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور نداشتند و تنها اکتفا به برخی اصلاحات سطحی را کافی می‏دانستند. بر همین اساس دولت موقت تنها به تعویض مهره‏های کلیدی و بالای رژیم اکتفا نمود و از تغییرات بنیادین و خصوصاً از تجدید نظر در رابطه امپریالیستی و نابرابر ایران با آمریکا، پرهیز و اجتناب می‏کرد.
به این موضوع در کتاب خاطرات کارتر اشاراتی شده است: «مهدی بازرگان... و اعضای کابینه‏اش که بیشتر آنها تحصیل کرده غرب بودند با ما همکاری داشتند. آنها از سفارت ما حفاظت می‏کردند و از ژنرال فیلیپ گاست... مراقبت به عمل می‏آوردند تا بدون خطر رفت و آمد کند و برای ما پیام‏های دوستانه می‏فرستادند. بازرگان به طور علنی اعلام کرد که مایل است با آمریکا روابط حسنه‏ای داشته باشد، اما افراطیون طرفدار آیت الله خمینی برای او به صورت مشکلی درآمده بودند.» (امیررضا ستوده و حمید کاویانی، بحران ۴۴۴ روزه تهران، ص ۲۰)

«اقدامات آمریکا بر علیه جمهوری اسلامی ایران فقط به اقدامات سفارت این کشور در تهران محدود نشد. در پی اعدام‏های انقلابی سران رژیم گذشته در روزهای اولیه پیروزی انقلاب، ۲ تن از اعضای سنای آمریکا به نام‏های جاکوب جاوتیس و هنری جکسون که از طرفداران پروپاقرص رژیم پهلوی بودند در ۲۷ اردیبهشت ۵۸ (۱۷ مه ۷۹) قطع نامه‏ای را از تصویب سنا گذراندند که ایران را به خاطر این اعدام‏های انقلابی با لحن شدیدی محکوم می‏کرد.» (پیشین ص‏۱۰۳)
بعد از تصویب قطعنامه ضد ایرانی در سنای آمریکا، روابط دو کشور وارد مرحله تازه‏ای شد. با این که، قطعنامه هیچگونه ضمانت اجرایی نداشت ولی ایران آن را نشانه موضع خصمانه ایالات متحده و کاری در جهت انزوای ایران دانست.
«پس از این فعل و انفعالات دولت آمریکا به بهانه حفظ امنیت منطقه و با این ادعا که احتمال داده می‏شود که یک نفت کش در خلیج فارس ربوده شود، ناوگان خود را در تنگه هرمز به حال آماده باش درآورد.» (پیشین ص ۱۰۶)
امام خمینی در ۷ آبان ۵۸ به قراردادهای استعماری بین ایران و آمریکا شدیدا اعتراض کردند. اما در مقابل دولت موقت هیچ توجهی به این اعتراض‏ها نشان نمی‏داد و در پی بهبود روابط با ایالات متحده بود و در موضع‏گیری‌های رسمی و غیر رسمی بیشترین واهمه خود را از شوروی ابراز می‏داشت.
حرکت‏های سازش کارانه دولت موقت تا به آنجا پیشرفت که بدون اطلاع امام در روز ۱۱ آبان ۵۸ در جشن انقلاب الجزایر، مهدی بازرگان با برژینسکی، مشاور امنیت ملی کاخ سفید دیدار کرد و به مدت یک ساعت و نیم با او به مذاکره نشست.
برژینسکی مشاور امنیت ملی دولت کارتر برخلاف سایروس ونس، وزیر خارجه که در برخورد با جمهوری اسلامی قائل به راهبردهای دیپلماتیک و گفتگو و مذاکره سیاسی بود، از طرفداران جدی سرکوب و مداخله نظامی انقلاب و یکی از طراحان اصلی کودتای ۲۱ بهمن ۵۷ برای پیشگیری از انقلاب بود.
او برای پذیرش شاه در آمریکا تلاش فراوانی به عمل آورد، اما اعضای دولت موقت دوستانه به پیشواز برژینسکی رفتند و با او به گپ زدن مشغول شدند جالب این که این ملاقات به گفته برژینسکی نه به تقاضای او بلکه به درخواست بازرگان، نخست وزیر ایران صورت گرفت.
پذیرش شاه از سوی آمریکا خشم ملت و امام را صد چندان کرد. امام که از دولت موقت قطع امید کرده بود، در ۹ آبان ۵۸ طی سخنانی فرمودند:
 «ای جوان‌هایی که در مقابل توپ و تانک رفتید ای خواهرهایی که جوانان خود را از دست داده‏اید... حفظ کنید خودتان را، نهضت خودتان را حفظ کنید ننشینید دیگران برای شما کار کنند، اینها برای شما کاری نمی‏کنند.»
همچنین حضرت امام طی پیامی در ۱۲ آبان ۵۸ در اعتراض به پذیرش شاه از سوی رژیم آمریکا اعلام کردند:
 «دانشگاهیان، دانش‏آموزان و طلاب علوم دینی با قدرت تمام مبارزه خود را علیه آمریکا گسترش دهند.»
بدنبال اعلام این مواضع از سوی حضرت امام نمایندگان دانشجویان مسلمان پیرو خط امام چهار دانشگاه امیرکبیر، تهران، شهید بهشتی و صنعتی شریف با تشکیل جلسه‏ای به برنامه ریزی برای تصرف سفارت آمریکا پرداختند.
یکشنبه ۱۳ آبان ۵۸ (۴ نوامبر ۱۹۷۹) در تاریخ انقلاب، تبدیل به روزی شد فراموش نشدنی که ثابت کرد که تنها راهی که در مقابل امریکا جواب می دهد نه تنها انفعال نیست بلکه ایستادگی هوشمندانه است یعنی همان حرکتی که دانشجویان انقلابی انجام دادند و البته حمایت قاطع حضرت امام از این اقدام انقلابی .
امروز هم دولت نباید به همان بلای دولت موقت دچار شود که محو هیمنه پوشالی امریکا شده و تنها چاره حل مشکلات را سازش با امریکا بداند . که البته امریکا چه در دوران دولت موقت و چه بعد ها ثابت کرد حتی اگر قول داد و امضا هم کرد به قول معرف دبه می کند چه رسد به لبخند مزورانه که نباید به آن اعتماد کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد