قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)
قانون و بی قانونی سیاسی

قانون و بی قانونی سیاسی

این وبلاگ کاملاْ شخصی است که به نظرات نویسنده در مورد مسائل فرهنگی و سیاسی می پردازد(یادداشت های یک زن خانه دار فسایی)

فرهنگ،فرصتی طلایی برای اصولگرایی اصیل

(مقالهازمصطفی آقامحمدلو:)دولت فعلی قصد دارد تا انرژی غالب خود را صرف حوزه اقتصادی کند و این به معنای ضعیف شدن احتمالی مدیریت فرهنگی در آن خواهد بود.

حسن روحانی چه متعلق به جریان اصلاحات باشد و چه "رحم اجاره ای" راست سنتی به هر حال پس از روی کار آمدن باید برای حل یک چالش بزرگ چاره ای می اندیشید. وی دستِ کم برای سال های اولیه فعالیت دولتش با یک مجلس اصولگرا مواجه است که در مقابل دولت دهم نشان داد بر سر برخی از اصول حاضر به مصامحه کاری نیست. از این رو روحانی باید راهکاری برای کاهش اصطکاک خود و هیئت دولت با این مجلس می یافت.

مجلس فعلی به طور حداکثری توسط "فراکسیون رهروان" مدیریت می شود. فراکسیونی که اگرچه پیشوند "اصولگرایی" را با خود یدک می کشد؛ اما در واقع توسط لاریجانی تشکیل شد تا در مقابل "فراکسیون اصولگرایان" بایستد. این امر محقق شد؛ یعنی رهروان تشکیل شد و کمترین عواقب آن ایجاد شکاف عمیق در بدنه "اصولگرایی" بود.هم اکنون فراکسیون اصولگرایان به عنوان یکی از قدیمی ترین فراکسیون های جناحی به صورت اقلیت در مجلس فعال است. اوضاع حداد عادل به عنوان رئیس این فراکسیون بی شباهت به زمانی که مجلس در اختیار اصلاحات قرار داشت، نیست.

 

توافق روحانی و رهروان

روحانی طی رایزنی و لابی با ریاست مجلس بر سر اعطای یک سهم مهم دولتی به "رهروان ولایت" یعنی پست وزارت کشور به توافق رسید. رحمانی فضلی چهره ای که نزدیکی غیر قابل انکاری با لاریجانی دارد، احتمالاً با مشورت او به چینش استانداران خواهد پرداخت. لاریجانی که با سعه صدر در انتخابات خرداد ماه نیز نسبت به ورود به عرصه رقابت برای کسب ریاست قوه مجریه خویشتن داری کرد، هم اکنون ثمره این صبر را درو خواهد کرد و در یک فرصت طلایی زمینه را برای ایجاد پایگاه های پراکنده رأی به نفع خود در سراسر کشور فراهم می کند.شواهد بسیاری از جمله برخورد منزوی کننده با برخی از تریبون ها و چهره های شناخته شده فراکسیون اصولگرایان توسط فضای غالب مجلس و هیئت رئیسه و البته حمایت بدون مخالفت از سهم دولتی لاریجانی یعنی فضلی در جلسه بررسی رأی اعتماد، خبر از ائتلاف تیم دولت و فراکسیون رهروان می دهد.

با وجود این اگر بپذیریم که روحانی اصلاح طلب نیست، از این واقعیت نمی توانیم چشم بپوشیم که اصلاحات با وی احساس نزدیکی می کند چرا که حمایت پایگاه مردمی خود را عامل پیروزی دولت یازدهم در انتخابات می داند. اگرچه به نظر می رسد علت اصلی این پیروزی همین انشقاق استراتژیک در بدنه جریان "اصولگرایی" باشد. در واقع مردم نشان دادند که به طیف اصولگرایی به عنوان یک تن واحده اقبال دارند؛ اما چنانچه تقسیمات قدرت و سیاسی کاری های مختلف آن را به "مجموعه جزایر اصولگرایانه" بدل سازد، دیگر مقبول جامعه نیست. به عبارتی پاسخ منفی مردم به فراگیر شدن طیف "رهروان" به جای کلیت اصولگرایی بود که در شرایط فعلی دیگر می توان آن را با عنوان فراکسیون محدود نمود.

نگاهی به فضای سیاسی کشور نشان می دهد که عدم اعتماد مردم به رهروان به عنوان "بدل اصولگرایی" و نپذیرفتن تلاش آن برای قرار گرفتن در جایگاه طیف "اصیل" اصولگرا، تا حدودی منطقی هم بوده است چرا که این طیف در نقطه ثقل دولت روحانی به اصلاحات نزدیک شده و تا آنجا که توانسته خود را از اصولگرایان مسبوق بر سابق و "اصیل" جدا کرده است.

اینکه آیا رهروان خواهد توانست در چهار و یا هشت سال آتی، کرسی دولت را فتح کند یا خیر، به این بستگی دارد که در فرآیند اعتماد سازی در مقابل نگاه اجتماع، چطور عمل می کند؛ اما به هر حال آنچه که به عنوان "جریان اصولگرایی" می شناسیم، هنوز فرصت دارد تا بار دیگر نگاه جامعه را به سمت خود معطوف کند.

 

فرصتی برای اصولگرایی

با ادامه روندی که رهروان طی می کند به زودی برای مردم ماهیت متفاوت آن نسبت به اصولگرایی مقبول آشکار خواهد شد. در این صورت ما در آینده با دو قطبی "ائتلاف رهروان و اصلاحات – اصولگرایی" مواجه خواهیم بود.

"جریان اصولگرایی" باید توجه کند که دولت روحانی مثل هر دولت دیگر با استفاده از نقاط بحرانی کابینۀ قبل یعنی مسائل اقتصادی، قدرت را در دست گرفته است. روحانی در صورتی که می توانست کفه توازن حوزه های مختلف مثل فرهنگ و اقتصاد را کمی متعادل تر نگه دارد؛ اما ریسک نکرد و تقریباً همه کابینه خود را از افراد اقتصادی پر نمود تا بتواند ادعای ایحاد تغییر در معاش مردم را به عنوان اصلی ترین وعده خود محقق سازد.این عدم توازن می تواند "نقطه ضعف دولت" را در سال های آتی، برای اصولگرایان قابل پیش بینی سازد. در واقع دولت فعلی قصد دارد تا انرژی غالب خود را صرف حوزه اقتصادی کند و این به معنای ضعیف شدن مدیریت فرهنگی در آن خواهد بود.اصولگرایان مجلس هم با ردّ مهره های غیر اقتصادی دولت طی فرایند رأی اعتماد، مثل وزیر پیشنهادی آموزش و پرورش و علوم و فناوری درست بر این نقطه ضعف دست گذاشتند. در حالی که دولت از کسب رأی اعتماد افراد اقتصادی خود خرسند است؛ اما باید توجه داشت وزیران آتی که به عنوان گزینه های بعدی به مجلس معرفی می شوند انتخاب های اول و ارجح روحانی نیستند.

تمرکز پیش دستانه "جریان اصولگرایی اصیل" بر مسائل فرهنگی و نقد تداومی ضعف های دولت در این حوزه می تواند، مسیر را برای کسب کرسی قوه مجریه بار دیگر هموار سازد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد